کلیسای جامع میلان، تاریخی به طول ۶ قرن!
- مجتبی ذکایی
- 1395/12/5
- 0 دیدگاه
کلیسای جامع میلان (دوئومو) یک اثر معماری شگفت انگیز است که در طول حدود 6 قرن ساخته و سپس به حضرت مریم تقدیم شد.
این بنای تاریخی دومین کلیسای بزرگ ایتالیا به شمار می آید. اگر مسافر تور ایتالیا باشید، قطعا بازدید از کلیسای دومو شما را به وجد خواهد آورد.
طبق شواهد موجود کلیسای دوئومو در مدت 582 سال ساخته شده و زندگی سنگ تراشان، معماران و کشیشان زیادی را به خود دیده است اما هم اکنون یکی از زیباترین بناهای معماری جهان و یکی از جاهای دیدنی ایتالیا و از جاذبههای میلان محسوب میشود؛ بنایی که میتوان آن را در قالب چهار کلمه عظیم، سفید، آراسته و غیرعادی توصیف کرد. این بنا نظر مثبت و منفی بسیاری از کارشناسان معماری را با خود به همراه دارد؛ برخی آن را نکوهش میکنند و برخی معتقدند که هنوز هیچ ساختمانی به عظمت آن ساخته نشده است. مسلماً دورهی ساخت این بنا زمانی بسیار طولانی است؛ به همین دلیل میتوان گفت که بدون شک تاریخچه ساخت این بنا تنها به یک دوره خاص بر نمیگردد. در ادامه نگاهی به تاریخچه ساخت آن خواهیم انداخت.
شروع ساخت دوئومو
به دلیل آنکه این کلیسای بزرگ که یکی از جاهای دیدنی اروپا است در مرکز یک شبکه خیابان واقع شده میتوان احتمال داد که اینجا در زمان رومیها نیز یک بنای مقدس به شمار میرفته است. طبق اطلاعات موجود اولین کلیسا با نام کلیسای «سانتا ماریا ماجوره» (St. Maria Maggiore) در سال 355 بعد از میلاد و دومین کلیسا با نام کلیسای «سانتا تسلا» (St. Tecla) در سال 836 بعد از میلاد مسیح در این مکان ساخته شده است؛ هر دو بنا در سال 1075 در یک آتش سوزی سوختهاند؛ بعد از این واقعه و تخریب برج کلیسا مقامات و ساکنین شهر به این نتیجه رسیدهاند که به یک کلیسای جدید نیاز دارند؛ در کنار این اوضاع فرمانروای جدید میلان و بستگانش توانستهاند وضعیت سیاسی را به دست بگیرند و در سال 1386 یک کلیسای جدید را برای مردم بسازند.
1386 - 1402 سبک معماری لومباردی در مقابل سبک معماری فرانسوی
در ابتدا کارها به سبک معماری ایتالیایی و به دست یک مهندس به نام «سیمون دا اورسنیگو» (Simone da Orsenigo) انجام میشده است؛ به این منظور چند ساختمان بزرگ در مکان ساخت تخریب و ساخت و ساز شروع گردیده است. این فعالیت تا حد زیادی توسط شهروندان میلان پشتیبانی شده به همین دلیل کمک هزینه ی زیادی برای ساخت این بنا جمع گردیده است. در این جریان سنگ مورد نیاز ساخت و ساز را با تخریب کلیسای قدیمی «سانتا ماریا ماجوره» تهیه کردهاند.
اورسنیگو تصمیم داشته که کلیسا را از آجر به سبک معماري گوتيک لمباردی بسازد اگرچه که حاکم شهر اهداف بلند پروازانهتری داشته و میخواسته که کلیسا را بر مبنای جدیدترین هنر و سبک معماری اروپا بسازد. پس از مدتی در سال 1389 یک معمار فرانسوی به نام «نیکولاس بن اونچر» (Nicolas de Bonaventure) به فرآیند کار دعوت شده است. او کلیسا را دوباره به سبک گوتیک ریونانت فرانسوی طراحی کرده و همچنین تصمیم گرفته که در ساخت این بنا از سنگ مرمر کندوگلیا استفاده کند؛ نوعی مرمر به رنگ سفید و صورتی که معدن آن در کوههای آلپ، در شمال غربی میلان پیدا شد. این معدن تا به امروز در تملک سازندگان کلیسای جامع میلان بوده است.
کار به خوبی ادامه داشته تا این که ده سال بعد معماران مجبور به نصب مکانیزمی شدند که بتوانند با کمک آن سنگها را به ارتفاع بالاتر انتقال دهند. در همین زمان یک استاد فرانسوی دیگر به نام «ژان میگنو» (Jean Mignot) به کار دعوت میشود؛ میگنو رویکردی بسیار انتقادی در مورد روند کار داشته و به اشتباه معتقد بوده است که بنای ساخته شده در آستانه فروپاشی قرار دارد.
ظاهراً چندین معمار خارجی برای کمک به روند ساخت کلیسای جامع میلان دعوت آمدند اما همگی با ناخوشنودی سنگ تراشان محلی روبرو شدند. کارگران از تغییرات مداومی که در کار ایجاد میشده ناراضی بودند و کار در یک جو بسیار متشنج پیش میرفت، اگرچه که این تشنج و سختی به ساخته شدن یک بنای بسیار زیبا انجامید. همزمان با مرگ حاکم میلان در سال 1402 کلیسا تقریباً نیمه کاره بود؛ مرگ این شخصیت در کنار مشکلات مالی باعث شد که روند کار با سرعت آهستهای پیش رود.
1402 - 1649 رنسانس یا سبک باروک؟
حجم گستردهای از کار دوباره در سال 1480 شروع میشود؛ دیوارها و سقف ساخته شده و سپس بین سالهای 1500 تا 1510 ساخت دکور داخلی شروع میگردد. نمای خارجی کلیسا برای مدتی طولانی به صورت ساده باقی ماند؛ روند کار در سال 1510 کند میشود و تنها آراستگىها و جزییاتی داخلی به بنا اضافه میشود. در سال 1564 «کارلو برومیو» (Carlo Borromeo) به عنوان اسقف اعظم میلان انتخاب شد و روند ساخت و ساز دوباره آغاز گردید و در سال 1571 «پلگرینو تیبالدی» (Pellegrino Tibaldi) به عنوان سرمهندس کار انتخاب شد؛ وی تصمیم گرفت که از یک سبک معماری مدرن در ساخت کلیسا استفاده کند و سبک معماری رنسانس ايتاليایی را پیشنهاد میکند اگرچه که این تغییر سبک انجام نمیشود و «پلگرینو» در سال 1584 شهر را ترک کرد.
ساخت نمای خارجی بنا بالاخره در قرن هفدهم شروع و پس از مدتی کار به سبک معماری باروک در سال 1638 ساخته میشود. در سال 1649 یک معمار جدید به نام «کارلو بوزی» (Carlo Buzzi) برای ادامه روند ساخت انتخاب میشود؛ شخصی که نمای بیرونی کلیسا را دوباره به سبک گوتيک برمیگرداند.
از سال 1649 تاکنون
بلندترین ریزهکاری کلیسا، منار «مدونینا» (Madonnina) در سال 1762 ساخته شد. این منار را «فرانچسکو کروچی» (Francesco Croce) با ارتفاعی معادل 108 متر طراحی کرد. در بالای این منار یک مجسمه 4 متری از مدونینا گذاشته شده است. براساس یک سنت معماری تاکنون هیچ بنایی در میلان مرتفعتر از منار مدونینا ساخته نشده است. نمای خارجی کلیسا سرانجام در سالهای حکومت ناپلئون بناپارت پایان یافت. وی در سال 1805 در این کلیسا به عنوان شاه ایتالیا تاج گذاری شد. در طراحی نمای خارجی کلیسا از ترکیبی از سبک قدیمی و جدید گوتیک استفاده شده است.
کار طراحی و ساخت همچنان تا قرن نوزدهم و بیستم ادامه یافت تا این که در بین سالهای 1829 تا 1858 کلیسا، شيشه کارىِ منقوش سادهتری را به خود گرفت؛ آخرین دروازه بنا هم در ششم ژانویه 1965 گذاشته شده است. این کار آخرین پروسهای است که در روند ساخت کلیسای جامع میلان انجام شده اگرچه که هنوز هم ریزه کاریهایی برای انجام دادن باقی مانده است.
معماری کلیسای جامع میلان
کلیسای جامع میلان دومین کلیسای بزرگ گوتیک جهان است و از نظر وسعت و مساحت بعد از «کلیسای جامع سویل» اسپانیا قرار دارد. این بنا همچنین بلندترین طاق کامل جهان را نیز به ارتفاع 45 را داراست. در ساخت این بنا از 52 ستون استفاده شده است که ارتفاع بلندترین ستونهای صحن آن به 24.5 متر میرسد. کلیسای جامع میلان 135 منار دارد که با طاقهای مايلى به هم متصل شده اند. در حال حاضر 3400 مجسمه به سبکهای مختلف در این کلیسا گذاشته شده است که سبک طراحی آنها از گوتیک تا آرت دکو را در بر میگیرد. امکان مشاهده سقف این بنا هم برای بازدیدکنندگان وجود دارد.
نمای داخلی
نمای خارجی کلیسای جامع میلان روشن، آراسته و اميدبخش است اما نمای داخلی آن کمی زاهدانه و تیره به نظر میرسد. کف این کلیسا به دستان پلگرینو تیبالدی (Pellegrino Tibaldi) طراحی و بین سالهای 1584 تا 1940 از سه نوع مرمر به رنگهای سفید، ساه و قرمز ساخته شده است. همان طور که گفته شد این کلیسا مجسمههای زیادی را در خود جای داده است؛ یکی از عجیب ترین و ارزشمندترین مجسمهها، تندیس «سانتا بيارتولومه فلید» (St. Bartholomew Flayed) است که ظاهری روح مانند دارد و انرژی خارق العادهای را از خود منتشر میکند.
انتقادهای عجیب
کلیسای جامع میلان توانسته است در طول سالیان زیاد ساخت خویش با وجود اختلاف نظر موجود در بین طراحان و سازندگانش پابرجا بماند. مردم جهان با چشم تمجید و ترس به آن نگاه میکنند، اگرچه که رای آنها در مورد معماری این بنا به گونه دیگری است. کارشناسان مشهور هنر، معماری این بنا را مخصوصاً در قرن نوزدهم مورد انتقاد قرار دادهاند. «جان راسکین» (John Ruskin) در مورد این بنا میگوید: در ساخت کلیسای جامع میلان از همه سبکهای معماری دزدیده شده است. همه سبکها در این بنا فاسد شدهاند به حدی که هیچ ابتکاری در آن دیده نمیشود. مجسمهها بدترین آثاری هستند که تا به حال از طرف شخصی ارائه شده اند. «اسکار وایلد» (Oscar Wilde) در یک نامه که در سال 1875 به مادرش مینویسد، میگوید: کلیسای جامع میلان یک شکست بزرگ و نمای خارجی آن غول مانند و غیرهنری است. جزییات معماری در آن در ارتفاعی گذاشته شده اند که با چشم دیده نمیشوند. همه چیز در آن زننده است؛ شکستی بزرگ و باابهت با اندازهای بزرگ و باور نکردنی.
اگرچه که «مارک تویین» (Mark Twain) در سال 1867 در مورد این بنا نظری متفاوت داشته است. وی میگوید: آنها میگویند که کلیسای جامع میلان دومین کلیسای بزرگ جهان است. من نمیدانم که چگونه این بنا را در مقام دوم گذاشتهاند.
پرسشهای متداول
{{totalCount}} دیدگاه