
رویاهایتان را سفر کنید
ایجاد حساب کاربری
ثبت نام در ایوار
رمز عبور شما با موفقیت ثبت شد
لینک فعالسازی حساب شما به {{ email }} ارسال شد
بازیابی رمز عبور
بازیابی رمز عبور
رمز عبور شما با موفقیت ثبت شد
تاریخی مختصر از ساخت و فروپاشی دیوار برلین

- ایوار تیم
- 1398/1/17
- 5 دیدگاه
دیوار برلین بنایی فراموشنشدنی از دوران جنگ سرد در آلمان است که به آن نام پردهی آهنین دادهاند.
«آقای گورباچف! این دیوار را خراب کنید.»
رونالد ریگان، رئیس جمهور ایالات متحده
هنگامی که در ژوئن ۱۹۸۷ رونالد ریگان این سخنان را خطاب به میخائیل گورباچف رهبر شوروی میگفت، کمتر کسی میتوانست باور کند که فقط دو سال بعد دیوار برلین واقعا تخریب خواهد شد. دیوار برلین به نظر سازهای دائمی میرسید؛ دیواری که نماد جدایی و تقسیم پایانناپذیر میان دو قدرت اصلی در جنگ سرد بود. باورش سخت است اما در پایان سال ۱۹۹۰ دیگر چیزی جز چند تکه از دیوار برلین باقی نمانده بود.
تقسیم شدن یک ملت و یک شهر
پس از شکست آلمان در جنگ جهانی دوم، هر کدام از نیروهای متفقین بخشهایی از این کشور را تحت کنترل خود درآوردند. در سال ۱۹۴۹، دو آلمان تحت اشغال نیروهای متفقین ظهور کرد. اولی جمهوری فدرال آلمان که به نام آلمان غربی شناخته میشد. آلمان غربی کشوری غیر مستقل و دموکراتیک بود که از مناطق تحت کنترل انگلیسیها، فرانسویها و آمریکاییها تشکیل شده بود. دومی جمهوری دموکراتیک آلمان (GDR) که بیشتر به نام آلمان شرقی شناخته میشد. آلمان شرقی حکومتی سوسیالیستی داشت که تحت رهبری اتحاد جماهیر شوروی اداره میشد.
شهر برلین کاملا داخل آلمان شرقی قرار داشت. از آنجایی که برلین پایتخت سابق امپراطوری هیتلر بود، وضعیت ویژهای پیدا کرد. این شهر پس از جنگ بین چهار قدرت اصلیِ متفقین یعنی شوروی، آمریکا، فرانسه و انگلیس تقسیم شد.
شرق برلین پایتخت آلمان شرقی شد اما پایتخت جدید آلمان غربی را در شهر بُن بنا نهادند. سمت غربی شهر برلین که بخشهای انگلیسی، فرانسوی و آمریکایی را در بر میگرفت، بهطور موثری نماینده آلمان غربی در دل آلمان شرقی شد.
شاید تعجب برانگیز باشد اگر بدانید در دهه اول پس از تقسیم کشور به دو بخش، مرز بین قسمت شرقی و غربی برلین بهطور کامل باز بود. بهغیر از استفادهشان از واحد پولی متفاوت، مرز بین برلین شرقی و غربی قابل تمیز دادن نبود. تراموای شهر بین هر دو بخش حرکت میکرد و مردم میتوانستند دوستان و خویشاوندان خود را در بخشهای دیگر شهر ملاقات کنند.
در خارج از شهر برلین تفاوت بین دو آلمان رفتهرفته بهطور فزایندهای افزایش یافت. آلمان غربی با کمکها و وامهای قدرتهای غربی نوعی شکوفایی اقتصادی را تجربه کرد که به معجزه اقتصادی معروف شد، در حالی که آلمان شرقی از لحاظ اقتصادی با مشکلاتی جدی مواجه بود.
طی دهه ۱۹۵۰، چندین میلیون نفر در جستجوی شغل و کیفیت زندگی بهتر از شرق به غرب مهاجرت کردند. دولت آلمان شرقی در واکنش به این وضعیت و با ترس از دست دادن نیروی کار خود و همچنین شرم ناشی از افزایش موج مهاجرت، تصمیم گرفت محدودیتهایی در سفر شهروندانش به بخش غربی اعمال کند. این محدودیتها مرتب سختتر و سختتر میشد.
درحالیکه خروج از آلمان شرقی روز به روز سختتر میشد، مرزهای باز برلین غربی تنها راه خروج کسانی شده بود که در فکر مهاجرت بودند. برلین غربی همچون ویترین جهان غرب در دل پایتخت حکومت کمونیستی آلمان شرقی شده بود.
مهمتر از همه، برلین به محل اصلی درگیری سیاسی بین ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی بدل شده بود؛ دو قدرتی که حالا رهبران آن یکدیگر را با جنگ هستهای تهدید میکردند. برلین جهان کوچکی بود که از گرمای جنگ سرد داغ میشد.
ساخت شبانه
صبح ۱۳ آگوست سال ۱۹۶۱ وقتی شهروندان برلین از خواب بیدار شدند، دیدند که سربازان آلمان شرقی بهطور کامل مرزهای بین دو بخش شهر را با استفاده از سیم خاردار به دو قسمت تقسیم کردهاند. بدون هیچ هشدار و اطلاع قبلی، مسیر حرکت تراموا بین دو بخش شرقی و غربی متوقف شد و نیروهای نظامی مردمی را که هر روز برای خرید یا دیدار دوستان خود به بخش دیگر شهر میرفتند، متوقف میکردند.
طی ۲۵ سال بعد از آن دولت آلمان شرقی این مرز را با احداث مجموعهای از دیوارها، سیم خاردار و همچنین نوار مرگ که شامل کارگزاری مین و تله برای جلوگیری از فرار مردم بود، مستحکم کرد. تا زمان فروپاشی دیوار، بیش از ۱۴۰ نفر در ارتباط با دیوار برلین کشته شدند.
دیوار برلین نه تنها مانع از حرکت آزادانهی مردم در سراسر شهر میشد، بلکه اساسا در ویژگیهای دو قسمت شهر تغییرات زیادی ایجاد کرد. سیستمهایی مانند آب، برق، فاضلاب و حمل و نقل عمومی به ناچار باید جدا میشدند. از آنجا که دیوار برلین از مرکز شهر عبور میکرد، توسعه شهری در نقاط دیگر شهر صورت گرفت.
یک نماد سیاسی
با گذشت زمان، نقاط خاصی در کنار دیوار برلین به نمادهای شناخته شدهای از تقسیم شهر بدل شدند. چِکپوینتِ چارلی یک گذرگاه مرزی بین مناطق تحت تسلط آمریکا و شوروی بود. این نقطه به خاطر تابلویی مشهور شد که به وضوح اعلام میکرد: «شما در حال ترک بخش آمریکایی هستید».
دیوار مقابل دروازه براندنبورگ، طاق پیروزی برلین نیز اغلب مورد توجه بوده و از آن عکسبرداری میشد. پوتسدامر پلاتس که در طول سالهای جمهوری وایمار یک مرکز تجاری پررونق بهشمار میرفت، بعد از بمباران سنگین در جنگ جهانی دوم بیروح و ویران شد. این قسمت یکی از بزرگترین مناطق باز در کنار دیوار برلین بود. سکویی که در قسمت غربی برلین برای تماشای قسمت شرقی ساخته شده بود، به یکی از نقاط توریستی شهر تبدیل شد.
نقاطی که اغلب از آنها عکاسی میشد، هم سوژهی کنجکاوی غربیها بود و هم نماد شقاوت و ظلمی که حکومت آلمان شرقی و شوروی بر مردم روا میداشتند.
نزدیکی دولتهای سوسیالیست به آلمان غربی دموکراتیک، تعارضات جنگ سرد را به خانه آورده بود. در برابر جنگهای دیگر که در افغانستان و ویتنام بین دو قدرت شرق و غرب در جریان بود، این جنگ در آستانهی دروازههای اروپای غربی به وقوع پیوسته بود.
به واسطهی نقاشیها و طرحهایی که روی سمت غربی دیوار کشیده میشد، دیوار برلین رفته رفته بهعنوان یک نماد مهم هنری و اعتراضی نیز شناخته شد. برلین غربی در طول زمان به شهری تبدیل شد که بسیاری از فعالین اجتماعی رادیکال و هنرمندان آنجا را خانه خود میدانستند.
در اواخر دهه ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰، دولت آلمان شرقی یک دیوار دفاعی بلند ۳/۷ متری را جایگزین موانع درهم و برهمی کرد که طی سالها ساخته شده بود. طرف غربی این دیوار جدید، به سطحی عالی برای نقاشی دیواری و گرافیتی تبدیل شد. هنرمندان خیابانی از سراسر جهان به برلین میرفتند تا نشان خود را برروی آن باقی بگذارند.
تیِری نوآر، هنرمند فرانسوی یکی از مشهورترین کسانی است که دیوار برلین را در دههی ۱۹۸۰ نقاشی کرده است. او امروزه نیز با سبک خاص خود که به نوعی تبدیل به امضای آثارش شده، بهکار خود ادامه میدهد. نقاشیهای او اغلب شامل سرهای بلند کارتونی با لبهای بزرگ، برروی قطعات باقی ماندهی دیوار و مکانهای دیگر است. هنرمندان شناخته شدهی دیگری مانند کیت هارینگ آمریکایی هم برروی دیوار برلین نقاشی کشیدهاند.
گرافیتی روی دیوار برلین تنها برای کسانیکه در سمت غرب برلین زندگی میکردند، قابل دیدن بود. در آلمان شرقی نام رسمی این دیوار مانع ضد فاشیست بود.
با وجود این که آن دسته از افرادی که سعی میکردند از این مانع عبور کنند، کشته، زندانی یا شکنجه میشدند؛ آلمان شرقی این موضوع را نمیپذیرفت. دستگاه تبلیغات حکومت ادعا میکرد؛ دیوار برلین نه برای جلوگیری از رفتن مردم آلمان شرقی که برای ممانعت از ورود فاشیسم به آنجا ساخته شده است. از آنجایی که حتی نزدیک شدن به دیوار خطرناک بود، عموم شهروندان برلین شرقی وجود دیوار را در زندگی روزرمرهی خود نادیده میگرفتند.
سقوط دیوار برلین
در طول دههی ۱۹۸۰، اتحاد جماهیر شوروی بهتدریج از بسیاری از سیاستهایش عقبنشینی کرد. آنها رفته رفته تسلط خود بر جماهیر اقماریشان را از دست دادند.
مجارستان در سال ۱۹۸۹ مرزهای خود را باز کرد و راه رفتن به غرب برای هزاران نفر از ساکنین آلمانی شرقی ممکن شد. همچنین تظاهرات علیه دولت کمونیستی در سراسر آلمان شرقی آغاز شد. در نهایت ۹ نوامبر همین سال، مقامات آلمان بهطور ناگهانی اعلام کردند که مرز بین شرق و غرب باز خواهد شد.
این اخبار بهسرعت در سراسر آلمان و جهان پخش شد. ساکنین برلین شرقی در ترکیبی از شادمانی و بُهت، از طریق ایستهای بازرسی بهسمت غرب روانه شدند و با شادی مورد استقبال برلین غربی قرار گرفتند. مردم شروع به حمله و شکستن دیوار کردند و سقوط دیوار به یکیدیگر از نمادهای جنگ سرد بدل شد؛ پردهی آهنین سقوط کرد.
در سالهای گذشته، بیشتر قسمتهای دیوار برلین توسط دیواربُرهایی که قطعاتی از آن را بهعنوان سوغاتی جدا میکردند و میفروختند یا بولدوزرها و جرثقیلهای باقی مانده از دولت آلمان شرقی تکهتکه و برچیده شد. در ۳ اکتبر ۱۹۹۰، دو قسمت آلمان شرقی و غربی بهصورت رسمی به هم پیوستند.
دیوار برلین کجاست؟
سی سال پس از سقوط دیوار برلین، این محل هنوز هم یکی از برجستهترین نقاط دیدنی برای بازدیدکنندگان شهر برلین است. اکثر بخشهای دیوار از منظر شهری پاک شده اما چندین سایت باقی گذاشته شد تا یادآور دوران جدایی باشند. امروزه در شهر برلین یک خط از دو ردیف سنگفرش، نشانگر جای سابق دیوار برلین است.
تابلوهای اطلاع رسانی و یادمانهایی در سراسر مرکز شهر برای توضیح تاریخ دیوار و به افتخار و یاد کسانی که برای عبور از آن جان دادهاند، نصب شده است. تنها در قسمتی از شمال مرکز شهر سیستم مرزی کاملا محفوظ مانده است؛ از جمله یک برج نگهبانی، یک نوار مرگ به همراه یک موزه و مرکز اطلاعات کوچک.
دیدنیترین و پربازدیدترین قسمت دیوار برلین امروز گالری بخش شرقی است که با نقاشیهای دیواری پرشماری پوشانده شده است. این نقاشیها نزدیک به ۱/۳ کیلومتر از دیوار را که در امتداد رود اصلی شهر قرار دارد، پوشاندهاند.
این بخش از دیوار به همت یک نقاش ایرانی به نام کانی علوی که در آن زمان در برلین زندگی میکرد، حفظ شد. علوی و گروهی از هنرمندان بینالمللی در سال ۱۹۹۰ و در مدت زمان اندکی پس از بازگشایی مرز بین دو بخش برلین، بخش شرقی دیوار را نقاشی کردند.
چند نقاشی دیوار برلین در این میان بهشکل ویژهای مشهور شدهاند. یکی از اینها نقاشیای با عنوان خداوندا، به من کمک کن تا این عشق مرگبار را زنده نگه دارم، است. این نقاشی توسط هنرمند روس دمیتری وِروبِل کشیده شده است که تصویری از لِئونید بِرژِنُف رهبر اتحاد جماهیر شوروی و اِریش هونکر رهبر حزب دموکرات آلمان را در حال بوسیدنِ یکدیگر نشان میدهد.
این نقاشی دیواری بسیاری از بینندگان را با ارائه تصویری بزرگ از دو مرد مسن در وضعیتی عاشقانه شُوکزده میکند. تصویر بهطور مستقیم به روابط سیاسی بین آلمان شرقی و اتحاد جماهیر شوروی اشاره دارد. عنوان نقاشی که در بالا و پایین به زبانهای روسی و آلمانی نوشته شده است، گویی با نگاهی انتقادی یا طنزآمیز به این قطعه اضافه میکند:
چه کسی امیدوار است این دوستی «زنده بماند»؟ و چرا باید این را یک عشق «مرگبار» دانست؟
نقاشیِ بهترین را امتحان کنید، اثر بریجیت کیندر یکیدیگر از نقاشیهای مشهور گالری شرقی اثر است. این نقاشی تصویری از اتومبیل ترابانت ساختهی آلمان شرقی را نشان میدهد که در حال شکستن دیوار برلین است.
با وجود از بین رفتن دیوار برلین، میراث غیرمادی آن هنوز پابرجاست. هنوز در ذهن بسیاری دیواری وجود دارد که جدایی آلمان شرقیهای سابق را از آلمان غربیهای سابق ممکن میکند. امروزه در شرق سابق همچنان آمار بیکاری و فقر بالاتر است.
اگرچه تقسیمات جغرافیایی برلین کنار گذاشته شده اما تقسیمات اجتماعی و اقتصادی بین دو نیمهی کشور هنوز جا دارد تا بهبود یابد.

{{totalCount}} دیدگاه