معماری بیزانسی به چه سبکی گفته می شود و چه ویژگی هایی دارد؟
- آرزو اعظمی
- 1398/4/11
- 0 دیدگاه
معماری بیزانسی به سبکی اشاره دارد که بین قرن ۴ تا ۱۵ میلادی در سرزمین های تحت سلطه ی امپراطوری بیزانس (روم شرقی) رواج داشت. استفاده از گنبد بزرگ و مرتفع، پنجره های بلند و موزاییک برای دکور، از ویژگی های رایج این سبک به شمار می رود.
معماری بیزانسی، سبکی بود که در قرون وسطی و در دوران حکومت امپراطور روم شرقی یعنی ژوستینین یا همان یوستینیانوس یکم (Justinian I) رونق پیدا کرد. علاوه بر استفادهی فراوان از موزاییک در داخل ساختمان، گنبدهای بزرگ و مرتفع از دیگر ویژگیهای بارز سبک بیزانسی به حساب میآمد که تکنیکهای مهندسی قرن ۶ میلادی، زمینه را برای ساخت این نوع گنبدها به وجود آورده بود. معماری بیزانسی توانست در دوران امپراطور یوستینیانوس به سبک غالب بخش شرقی امپراطوری روم تبدیل شود؛ اما تأثیرات آن تا قرنها بعد، یعنی از سال ۳۳۰ تا زمان سقوط کُنستانتینوپول (قسطنطنیه) در سال ۱۴۵۳ میلادی ادامه داشت و حتی امروزه هنوز هم از این سبک برای ساخت بعضی از کلیساها استفاده میکنند.
در واقع بیشتر ساختمانهایی که ما سبک معماری بیزانس را به آنها نسبت میدهیم، مذهبی و مربوط به کلیسا هستند. کنستانتین (امپراطور روم شرقی) طی فرمان میلان (Edict of Milan) در سال ۳۱۳ میلادی، مسیحی شدن خود را اعلام کرد و این اقدام او به دین مسیحیت رسمیت بخشید. بنابراین مسیحیان دیگر مورد اذیت و آزار قرار نمیگرفتند و میتوانستند بدون هیچ تهدیدی به عبادت بپردازند. در نتیجهی این تغییرات، مسیحیت توانست رونق بیشتری در این دوره بیابد و به سرعت گسترش پیدا کند و به همان نسبت نیز میبایست به فکر ساخت مکانهایی برای عبادت و طرحهای جدیدی میبودند. ایا ایرینی (Hagia Irene) در استانبول، اولین کلیسای مسیحی به شمار میرفت که به دستور امپراطور کنستانتین در قرن ۴ میلادی تأسیس شد. بسیاری از کلیساهای اولیهی این دوران را خراب کردند و دوباره آنها را در دوران امپراطور یوستینیانوس بر روی خرابههای این ساختمانها از نو ساختند. کلیسای سن مارکو یا همان «کلیسای سنت مارک» در ونیز یکی دیگر از کلیساهای معروفی به حساب میآید که سبکهای معماری مختلفی از جمله گوتیک و بیزانسی در ساخت آن به کار گرفته شده است.
چرا این سبک را بیزانسی می نامند؟
امپراطور کنستانتین، پایتخت امپراطوری روم را در سال ۳۳۰ از شهر رم به ناحیهای از ترکیه به نام بیزانتیوم (استانبول امروزی) تغییر داد. امپراطور، این بخش را با الهام از اسم خودش کنستانتینوپول نامگذاری کرد. امپراطوری روم به ۲ بخش شرقی و غربی تقسیم میشد و بیزانتیوم، مرکز قسمت شرقی آن و راونا (Ravenna) در ایتالیا، مرکز بخش غربی آن بود. امپراطوری روم غربی در راونا در سال ۴۷۶ سقوط کرد اما یوستینیانوس آن را در سال ۵۴۰ دوباره پس گرفت. تأثیر یوستینیانوس و معماری بیزانسی را هنوز هم میتوان در شهر راونا مشاهده کرد.
امپراطور ژوستینین یکم و معماری بیزانسی
امپراطور یوستینیانوس حدود سال ۴۸۲ در ناحیهای از مقدونیه (در اروپای شرقی) به دنیا آمد و متولد شهر رم نبوده است. محل تولد او، دلیل مهمی برای این موضوع به حساب میآید که چرا این امپراطور مسیحی توانست معماری بین سالهای ۵۲۷ تا ۵۶۵ را تغییر دهد. او امپراطور رم محسوب میشد اما در واقع با مردم دنیای شرق بزرگ شده بود. یوستینیانوس قصد داشت روم غربی و شرقی را با یکدیگر متحد کند و روشهای مختلف ساخت و ساز و جزئیات مربوط به معماری در این دوره میان این دو ناحیه رد و بدل میشد. بربرها امپراطوری روم غربی را در قرن ۵ تصرف کرده بودند و یوستینیانوس توانست دوباره آن را پس بگیرد و سنتهای معماری شرقی از این طریق به روم غربی معرفی شد. تصویر موزاییکی او واقع در کلیسای سان ویتاله (Basilica di San Vitale) در راونا، شاهدی بر تأثیر بیزانس بر روی این شهر است که هنوز هم مرکز بزرگی از معماری بیزانسی ایتالیا به شمار میرود.
ژوستینین یکم قصد داشت ردپای کنستانتین را دنبال کند اما تجربههای پیشین به او ثابت کرده بود که برای داشتن سرزمینی متحد، صرفاً نمیتواند به نیروی سربازان خود اکتفا کند. در نتیجه پروژهای بلندپروازانه، یعنی ساخت کلیسا در سراسر امپراطوری خود را آغاز کرد. بهترین نمونههای بازمانده از پروژههای معماری یوستینیانوس در امپراطوری روم غربی دیده میشود؛ زیرا ساختمانهای آن تقریبا از هجوم ترکهای عثمانی و خرابیهای آن در قرن ۱۵ در امان ماندند. در این میان، شهر راونا و کلیسای سان ویتاله را بهترین نمونهای به حساب میآورند که دیدِ معماری یوستینیانوس را به خوبی نشان میدهد. در این باسیلیکا به وضوح میتوان شباهتهای سبک بیزانس و صدر مسیحیت را مشاهده کرد و تصویر موزاییکی یوستینیانوس نیز به افتخار او در این مکان ساخته شده و امپراطور را در لباس بنفش نشان میدهد که در کنار ملازمان و سربازان و تعدادی از روحانیون ایستاده است. تأثیر حکومت این امپراطور مسیحی رومی تا مدتها پس از مرگ او در سال ۵۶۵ همچنان حس میشد.
ویژگی های معماری بیزانسی
ساختمانهای اصلی بیزانسی، مربع شکل هستند و یک پلان مرکزی را در برمیگیرند. این بناها را به جای پیروی از صلیب لاتین کلیساهای گوتیک، به شکل صلیب یونانی میساختند. کلیساهای اولیهی بیزانس معمولاً یک گنبد مرکزی اصلی و بلند داشتند که بر روی ستونهای نیمه گنبد شکل یا همان بخش سهگوش زیر گنبد قرار میگرفتند. معماری بیزانسی، جزئیات شیوههای معماری یونانی، رومی، غربی و خاورمیانهای را با یکدیگر ترکیب میکرد و توانسته بود معماری ارتدکس را نیز تحت تأثیر قرار دهد. معماران این سبک به جای ستونبندیهای کلاسیک، ستونهایی را ترجیح میدادند که زیرطاقیهای دکوری داشته و از طرحهای خاورمیانه الهام گرفته شده باشند. البته بیزانسیها از شیوههای ستونبندی کلاسیک کمک میگرفتند اما الگوی آنها بیقاعدهتر و متنوعتر بود. یکی از دلایل آن شاید به این خاطر باشد که از ساختمانهای غیرمسیحی قدیمی برای تهیهی سنگهای متنوع به منظور ساخت بناهای جدید استفاده میشد. در واقع تأکید بر روی کاربرد و ترجیح آن به شکل ظاهری از جمله ویژگیهای بارز معماری بیزانسی به حساب میآمد.
در این دوره نسبت به نمای بیرونی، توجه بیشتری به نمای داخلی ساختمانها میشد. پنجرههای بلند نورگیر در این سبک رواج پیدا کردند که نور طبیعی به کمک آنها به داخل ساختمان میتابید و تهویهی هوا نیز بهتر انجام میشد. روایتگری و استفاده از موزاییک برای دکور ساختمانهای بیزانسی در این دوره رواج داشت و برای مثال تصویر موزاییکی ژوستینین در باسیلیکای سن ویتاله و همچنین تصویر موزاییکی همسر او یعنی تئودورا (Theodora) در این مکان، نمونهی خوبی از این موزاییککاریها هستند. به طور کلی، مرکز گنبد کلیساهای بیزانسی را برای به تصویر کشیدن عیسی مسیح کنار میگذاشتند و از چهرهی سایر قدیسان با توجه به درجهی اهمیتشان در بخشهای پایینتر ساختمان استفاده میشد. مسیحیت، باسیلیکاهای سکولار را به کلیساهای باشکوهی تبدیل کرد که سقفهای گنبدی زیبایی داشتند. در واقع برجستهترین ویژگی معماری بیزانسی، باسیلیکا (کلیسای بزرگ صلیبشکل) و گنبد است که با توجه به اختراعات جدید، ابعاد بزرگتری داشتند.
یکی دیگر از مهمترین تغییرات در طراحی کلیساها، استفاده از نقشهای صلیبیشکل به حساب میآید که یک بخش مرکزی و ۴ انشعاب از این ناحیه را شامل میشود. به طور کلی سبک معماری کلیساها در اواسط قرن ۶ تغییرات بسیاری داشت. باسیلیکای طویل و باریک که مورد علاقهی امپراطور کنستانتین بود، همچنان محبوبیت خود را در روم غربی حفظ کرد. در حالیکه کلیساهای گنبددار و مدورتر با پلان مرکزی در روم شرقی محبوبیت داشتند. این تفاوتها را میتوان در نحوهی به تصویر کشیدن نشان صلیب این نواحی مشاهده کرد. صلیب غربی (لاتین) درست مانند باسیلیکای آنها طویل و کشیده است و یک تقاطع کوچک دارد؛ مانند باسیلیکای این نواحی که اگر از بالا به آن نگاه کنید، شبیه به همین صلیب به نظر میرسد. اما عرض صلیب شرقی (یونانی) به اندازهی طول آن بوده و پلان مرکزی کلیساهای این ناحیه مدورتر است. سقفهای گنبدی، از دیگر ویژگیهای معماری بیزانسی بود. برای اینکه بتوان این گنبدهای بزرگ را بر فراز کلیسا تعبیه کرد، میبایست از تکنیکهای به خصوصی کمک میگرفتند. برای مثال گوشههای کلیساها را با طاق بالا میآوردند تا وزن گنبد را تحمل کند و از ستونهای نیمه گنبدی استفاده میکردند که در ادامه راجع به آن بیشتر توضیح خواهیم داد.
روش های مهندسی و ساخت و ساز
چگونه میتوان گنبدی بزرگ و دایرهای شکل را بر روی زیربنایی مربعی شکل قرار داد؟ معماران بیزانس شیوههای مختلفی را امتحان کردند و هرگاه سقف فرو میریخت، به سراغ روش دیگری میرفتند. آنها برای رسیدن به هدف خود، از زیرساختهای محکم استفاده کردند و به کمک بخش سهگوش زیر گنبد یا همان «پِندِنتیو» (Pendentive) توانستند گنبدها را مرتفعتر بسازند. با استفاده از این تکنیک میتوان گنبد را بالای یک بدنهی استوانهای شکل مانند سیلو قرار داد که این موضوع باعث بالاتر رفتن ارتفاع گنبد میشود. در واقع ستونهای سیلو شکل، یکی از شاخصههای ساخت و ساز در ایتالیا به حساب میآیند. مسجد ایاصوفیه در استانبول، یکی از معروفترین ساختمانهای بیزانسی در دنیا به شمار میرود و ساختار ستونهای سیلو شکل آن را میتوان به خوبی در داخل ساختمان مشاهده کرد.
معماری بیزانسی و سبک های رومی
معماری بیزانسی شباهتهای بسیاری با سبکهای معماری رومی داشت و از آنجایی که بیزانتیوم مرکز روم شرقی بود، تعجبی ندارد که سنتهای رومی در معماری و سایر ابعاد فرهنگی آنها ادامه پیدا کند. البته همانطور که گفتیم، معماران بیزانس در بسیاری از موارد نیز از خود ابداعاتی نشان دادند. در مناطق شهری بیزانس، استفاده از بناهای تاریخی عمومی مانند مجسمهی شخصیتهای مهم، طاقهای تاریخی، دروازهی شهر، آمفیتئاتر، میدان اسبسواری و حمامهای عمومی رواج داشت؛ اما بعضی از ساختمانهای رومی دیگر همچون استادیومها بدون استفاده ماندند و در نهایت تئاتر نیز به سرنوشت این مکانها دچار شد؛ زیرا کلیسا با پانتومیمهای نامناسب اجرا شده در تئاترها مخالفت میکرد. از مصالح این بناهای بلااستفاده و به خصوص معابد غیر مسیحی و مشرکانه برای ساخت بناهای جدید استفاده میشد. در نتیجه معماران این دوره، همسانی و یکپارچگی سختگیرانهی سبک کلاسیک را کنار گذاشته و ساختمانهای جدیدی را تأسیس کردند که ترکیبی از ستونها و سرستونهای متفاوتی بودند و همین موضوع، به یکی از ویژگیهای به خصوص معماری بیزانسی تبدیل شد. کلیسای کورا (Chora Church) یا همان «موزهی کاریه»، از نمونههای خوب این سبک در استانبول به حساب میآید.
همچنین معماران بیزانسی مانند معماران رومی از آجر برای ساخت بسیاری از بناها و دیوارها استفاده میکردند؛ اما هستهی دیوارهای آنها برخلاف رومیها، از بتُن نبود. در نتیجه با آسیب دیدن سطوح دیوار، بخش مرکزی آن نیز سرانجام خراب میشد. بیزانسیها از ملات بیشتری برای آجرچینی استفاده میکردند که احتمالاً دلیل آن صرفهجویی و استفادهی کمتر از آجر بوده است. یک نتیجه منفی این کار این بود که ملات پس از خشک شدن، تاب برداشته و کمی انحراف پیدا میکرد. به همین دلیل بسیاری از ساختمانهای بیزانسی دچار کجی و انحراف میشد و حتی بخشی از آنها فرو میریخت. بلوکهای سنگی تراشیده و مسطح، از دیگر مصالح رایج در این سبک بودند که بیشتر در روم شرقی از آنها استفاده میکردند و از مرمر برای ستونها و سرستونها استفاده میشد.
معماری بیزانسی و صدر مسیحیت
این سبک، ویژگیهای مشترک بسیاری با معماری صدر مسیحیت (Early Christian Architecture) داشته و این موضوع تعجبی هم ندارد؛ زیرا بیشتر ساختمانهای مسیحی آنها بنا به دستور امپراطور کنستانتین ساخته شده بود. شاید برایتان سؤال پیش بیاید که چرا معماری صدر مسیحیت را نیز با معماری بیزانسی در یک گروه طبقهبندی نمیکنیم؟ دلیل آن به این موضوع برمیگردد که معماری بیزانسی در اواسط قرن ۵ و در دوران حکومت امپراطور یوستینیانوس با معماری صدر مسیحیت تفاوت پیدا کرد. از اندازه و شکل کلیساها گرفته تا سبک دکور، معماری بیزانسی سبکی مختص به خود را بعد از این دوره به وجود آورد. تفاوت اصلی معماری بیزانسی با صدر مسیحیت را میتوان در ۲ کلمه خلاصه کرد: بزرگتر و بیشتر. پنجرههای بلند و نورگیر بیشتری را برای کلیساهای بیزانسی در نظر میگرفتند و تقریباً روی هر سطحی که امکانش وجود داشت، از موزاییک برای دکور آنها استفاده میکردند.
معماری بیزانسی تا هزار سال دیگر هم در اروپای شرقی ادامه پیدا کرد؛ در حالیکه اروپای غربی، سبکهای معماری غربی مختلف دیگری را به وجود آورد. این سبک در امپراطوری روم غربی و شهرهای ایتالیایی مانند راونا، زودتر با سبکهای دیگری همچون رمانسک و گوتیک جایگزین شد و گنبدهای بزرگ معماری صدر مسیحیت کمکم جای خود را به منارههای سر به فلک کشیده دادند. دورههای معماری در مجموع (به خصوص در قرون وسطی) هیچ حد و مرزی نداشتند و درنهایت، تأثیری که از خود بر جای گذاشتند از اهمیت بیشتری نسبت به نام آنها برخوردار است. همچنین، این موضوع کاملاً طبیعی بوده که معماری همواره تحت تأثیر ایدههای بهترِ بعد از خود قرار میگیرد.
تأثیر معماری بیزانسی
معماران از هر کدام از پروژههای خود و آثار یکدیگر درس میگرفتند. برای مثال قدمت کلیسای سنت سرجیوس و باکوس (Church of the Saints Sergius and Bacchus) در استانبول که امروزه آن را با نام «مسجد ایاصوفیهی کوچک» میشناسند، به سال ۵۳۰ برمیگردد و در طراحی نهایی مسجد ایاصوفیه از این بنا الهام گرفته شده است. مسجد ایاصوفیه نیز طراحی مسجدی در نزدیکی خود به نام مسجد آبی (The Blue Mosque) را در سال ۱۶۱۶ میلادی تحت تأثیر قرار داده بود که در ساخت آن المانهایی از سبک بیزانسی با معماری اسلامی ترکیب شده است. همچنین معماری امپراطوری روم شرقی تا حد زیادی بر روی معماری ابتدایی اسلامی از جمله مسجد جامع اموی (Umayyad Mosque) در دمشق تأثیر گذاشت و در کشورهای ارتدکس مانند روسیه و رومانی نیز نفوذ کرد. این تأثیر در کلیسای عروج مسکو (Assumption Cathedral) مشاهده میشود که به قرن ۱۵ میلادی تعلق دارد و ترکیبی از معماری بیزانس روسی و رنسانس به حساب میآید.
نمونه های معماری بیزانسی
اگرچه بسیاری از ساختمانهای مهم قسطنطنیه نابود شدهاند یا تغییرات متعددی در آنها به وجود آمده است، هنوز هم موارد چشمگیر متعددی را میتوان در سراسر دنیا مشاهده کرد که یادآور شکوه امپراطوری روم شرقی و سبک معماری منحصر بهفرد آن هستند. موارد زیر از معروفترین بناهای معماری بیزانس به حساب میآیند:
۱. باسیلیکای سان ویتاله، ایتالیا
باسیلیکای سان ویتاله نیز در لیست میراث جهانی یونسکو قرار گرفته و ساخت آن در شهر راونا به دست اوستروگوتها شروع شد و توسط بیزانسیها در سال ۵۴۷ به پایان رسید. نمای داخلی این مکان را با موزاییکهای زیبایی تزئین کردهاند که جزو بهترین نمونههای موزاییکهای بیزانسی در خارج از قسطنطنیه به حساب میآیند و به خوبی از آنها محافظت شده است.
۲. موزه ایاصوفیه، ترکیه
ایاصوفیه در استانبول، معروفترین و تماشاییترین کلیسای بیزانسی به حساب میآید و تأسیس آن به سال ۵۳۲ برمیگردد. این بنا پس از پایان ساختش، بزرگترین و برجستهترین کلیسای دنیا به شمار میرفت و این عنوان را تا زمان فتح پایتخت بیزانس به دست عثمانیها در اختیار خود داشت. بعد از سقوط قسطنطنیه در سال ۱۴۵۳ میلادی، این باسیلیکا به مسجد تبدیل شد و از آنجایی که دین ترکهای عثمانی به تصویر کشیدن قدیسان را ممنوع کرده بود، بسیاری از موزاییکهای این مکان را خراب کرده یا روی آنها را پوشاندند. این بنا در سال ۱۹۳۱ بسته شد و دوباره آن را از سال ۱۹۳۵ به عنوان موزه بر روی عموم باز گذاشتند.
۳. باسیلیکای سنت آپولیناره نوو، ایتالیا
باسیلیکا سنت آپولیناره نوو (Basilica di Sant'Apollinare Nuovo) در شهر راونا، در اوایل قرن ۶ و به دست پادشاه اوستروگوتها یعنی «تئودوریک بزرگ» تأسیس شد. بعد از اینکه امپراطوری بیزانس طی جنگهای گوتیک (Gothic War) سال ۵۳۵ توانست ایتالیا را فتح کند، ژوستینین یکم این مکان را به یک کلیسای ارتدکس تبدیل و وقف سنت مارتین تور (St. Martin of Tours) کرد. استخوانهای سنت آپولیناریس (Saint Apollinaris) را در اواسط قرن ۹ میلادی به این مکان منتقل کرده و نام آن را نیز به افتخار او تغییر دادند. این باسیلیکا، ترکیبی از سبک بیزانس و مسیحیت اولیه به حساب میآید و موزاییکهای تماشایی متعددی از آغاز بیزانس را در برمیگیرد. این بنا در سال ۱۹۹۶ در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسیده است.
۴. هیپودروم قسطنطنیه، ترکیه
هیپودروم قسطنطنیه (Hippodrome of Constantinople) ابتدا محلی برای برگزاری مسابقات ارابهرانی بود و بسیاری از آشوبهای اجتماعی و سیاسی در این ناحیه اتفاق افتاده است. امروزه این مکان را با نام «میدان سلطان احمد» میشناسند و متأسفانه قسمتهای بسیاری از آن از بین رفته اما از مجسمهها، اُبلیسکها و موارد دکوری دیگر آن به خوبی محافظت کردهاند.
۵. ایا ایرینی، ترکیه
ایا ایرینی یا همان ایا ایرینه، یکی از اولین کلیساهایی بود که در پایتخت امپراطوری بیزانس ساخته شد. دستور ساخت این بنا را امپراطور کنستانتین صادر کرده بود و البته کلیسای اصلی در شورش نیکا در سال ۵۳۲ (Nika Riot) ویران شد. یوستینیانوس در قرن ۶ آن را بازسازی کرد اما دو قرن بعد، این کلیسا از زلزله آسیبی جدی دید. بیشتر قسمتهای این بنا را که هماکنون در استانبول میبینید، به قرن ۸ میلادی تعلق دارند. امروزه ایاایرینی به موزه تبدیل شده و گاهی برای برگزاری رویدادهای موسیقی نیز از آن استفاده میکنند.
۶. هوسیوس لوکاس، یونان
هوسیوس لوکاس (Hosios Loukas)، صومعهای در شهر یونانی دیستومو (Distomo) است و به قرن ۱۰ میلادی تعلق دارد. این بنا را یکی از بهترین نمونههای معماری بیزانسی «دورهی دوم عصر طلایی» آن به شمار میآورند که با نام «بیزانس میانه» نیز شناخته میشود و با حکومت سلسلهی مقدونی همزمان بوده است. این صومعه در سراسر امپراطوری با دکور باشکوه خود از جمله موزاییککاریها، نقاشیهای دیواری و آثار مرمر شناخته میشد و در سال ۱۹۹۰ در فهرست میراث جهانی یونسکو قرار گرفت.
۷. صومعه دفنی، یونان
صومعه دفنی در یونان نمونهی تماشایی دیگری از دورهی بیزانس میانه به شمار میرود و پلان آن به شکل «صلیب در مربع» است. ساخت بنایی که امروزه میبینید به قرن ۱۱ میلادی برمیگردد و در حال حاضر آن را بستهاند تا کارهای مربوط به بازسازیاش را به پایان برسانند.
۸. قلعه آنگلو کاسترو، یونان
آنگلو کاسترو یا همان آنجلو کاسترو (Angelokastro)، قلعهای است که بالای تپهای ۳۰۴ متری در جزیرهی کورفو (Corfu) یونان قرار دارد. این مکان، یکی از مهمترین قلعههای نظامی واقع در دریای یونان به حساب میآمد و نقش مهمی در دفاع از جزیره داشت. تاریخ دقیق ساخت این قلعه مشخص نیست؛ اما تأسیس آن در قرن ۱۳ میلادی تخمین زده میشود.
۹. کلیسای سنت کاترین، یونان
کلیسای سنت کاترین (St. Catherine Church) در محلهی قدیمی شهر تسالونیکی واقع شده و تاریخ دقیقی از زمان تأسیس آن در دسترس نیست؛ اما احتمال میدهند که متعلق به دورهی سلسلهی پالایولوگی (Palaiologos) باشد که از سال ۱۲۶۱ تا سقوط روم شرقی در سال ۱۴۵۳ میلادی بر آن حکومت میکردند. حاکمان جدید این سرزمین یعنی عثمانیها، این کلیسا را بلافاصله به مسجد تبدیل نکردند؛ اما در نهایت طولی نکشید که کلیسای سنت کاترین نیز به سرنوشت ایاصوفیه و بسیاری دیگر از کلیساهای بیزانسی دچار شد و کاربری آن به مسجد تغییر پیدا کرد.
۱۰. حمام بیزانسی، یونان
حمام بیزانسی (Byzantine Bath) در تسالونیکی، یکی دیگر از شاهکارهای معماری بیزانسی به حساب میآید و در اواخر قرن ۱۳ میلادی ساخته شده است. عثمانیها این حمام را به ۲ بخش تقسیم کردند و یک قسمت را به آقایان و یک قسمت را به خانمها اختصاص دادند؛ اما در دوران امپراطوری بیزانس، خانمها و آقایان به صورت نوبتی و یکی در میان از حمام استفاده میکردند.
پرسشهای متداول
{{totalCount}} دیدگاه