گردشگری کم شتاب؛ تجربهای آرام، عمیق و متفاوت از سفر
- باقر وحید
- 1404/1/28
- 0 دیدگاه
گردشگری کم شتاب، سفری آگاهانه و عمیق با تمرکز بر لذت لحظه ها، ارتباط فرهنگی و کاهش ردپای کربن است.
سفر، چه برای گذراندن اوقات فراغت و چه برای رسیدگی به کارهای دیگر، خاصیتهایی دارد که میتواند کیفیت لحظهها و زندگی ما را تحت تاثیر قرار دهد. در زندگیهای شلوغ و پر دغدغهی مدرن، پیدا کردن چند روز تعطیل پیوسته به هم که به ما آزادی رفتن به مقصدی تازه و رقم زدن تجربیاتی زندگیبخش را بدهد کاری دشوار و اغلب چالشبرانگیز است. از این رو با نهایت سرعت و فشردگی میخواهیم به مقاصد خود برسیم و بدون از دستدادن هیچ لحظهای تا جای ممکن همهی جاذبهها را ببینیم. در این فرآیند مناظر شگفتانگیز، جزئیات و زیباییهای گوناگونی را از دست میدهیم. تصور کنید بتوانیم هنگامی که با سرعت صدها کیلومتر بر ساعت بر فراز کوههای قفقاز به سمت شهرهای اروپا در حال پرواز هستیم، لحظهای همهچیز را متوقف کنیم. در این حالت مشاهده خواهیم کرد که در هر ثانیه در محیط اطرافمان چه شگفتیهایی در حال رخ دادن هستند. پوشش جنگلی منطقه از کجا شروع شده است و تا کجا ادامه دارد؟ با انبوه کدام گونه از درختان مواجه هستیم؟ کدام جانوران در این زیستگاه زندگی میکنند؟ تاریخ روستایی که در پای آن کوه با شکوه قرار دارد چه برای گفتن دارد؟ در گردشگری به شکل متداول آن هر ثانیه از کنار دهها موقعیت برای مطرح کردن چنین سوالاتی و عمیق شدن در لایههای زندگی به مثابه تجربهای پربار، بیاعتنا عبور میکنیم.
شتاب کم تر برای لمس شگفتی ها
کمکردن سرعت، توجه بیشتر به همهی جزئیات، برقراری ارتباطهای انسانی عمیقتر و به کارگیری ذهنآگاهی و فلسفهی «زندگی در لحظه» در عرصههای مختلف، پاسخ جوامع به هیاهوی زندگی مدرن، تهدیدهای زیستمحیطی و شتاب روزافزونی است که احساسات و عواطف ما را دفن میکنند. درنگ در مواجهه با همهی پدیدهها و المانهای محیطی، بها دادن به فرهنگ در همهی نقطهها، استفادهی آگاهانه از منابع طبیعی و توسعهی پایدار، کاهش تولید کربن و ایجاد فضایی برای شناخت مردم و حتی نگاهی به درون خود و درک صحیح احساسات مفاهیمی هستند که شالودهی جنبشهای کم شتاب را شکل میدهند. هنگامی که هجوم گردشگران انبوه، سفرهای فشرده و مصرفگرایانه چالشهایی عمومی ایجاد میکنند، دغدغهی بهبود شرایط و ارائهی راهکارهای متناسب نیز شکل میگیرد. این دغدغدهها در ۴ دههی گذشته جنبشها و رویکردهای کم شتاب را به وجود آورده و در حال پروراندنشان هستند که مرور آنها را با بررسی فراگیرترین نمونهی این جنبشها یعنی زندگی کم شتاب آغاز میکنیم.
زندگی کم شتاب
سبک زندگی «زندگی کم شتاب» (Slow Living) شامل طیف گستردهای از زیرمجموعهها مانند «پول کم شتاب» و «شهرهای کم شتاب» است که پاسخی به پیامدهای منفی زیستمحیطی سرمایهداری و مصرفگرایی در نظر گرفته میشوند. زیرمجموعههای زندگی آهسته یا کم شتاب در اهداف خود اشتراکهایی با جنبشهای سبز نیز دارند که به منظور کاهش تاثیرات مخرب پدیدههای انبوه و پرشتاب مدرن بر محیط زیست طراحی شدهاند. زندگی کم شتاب سبکی از زندگی است که رویکردهای آرامتر نسبت به جنبههای مختلف زندگی روزمره را تشویق میکند و شامل انجام همهی کارها و تعاملات با سرعتی آهسته و بدون شتابزدگی میشود. جنبش زندگی کم شتاب همچنین با این ایده که سرعت و شتابزدگی آشوب به زندگیهای ما وارد میکنند، به دنبال ترویج سرعت کمتر، لذت بردن از زندگی، توجه و درک عمیقتر از تجربههای حسی و توانایی زندگیکردن در لحظه است. با نگاهی دقیقتر میبینیم که همهی رویکردهای کم شتاب ریشه در جنبش اسلوفود دارند. جنبشی که تاریخ شکلگیری آن به دههی ۱۹۸۰ باز میگردد.
جنبش غذای کم شتاب و تاریخچهی آن
در سال ۱۹۸۶ هنگامی که یکی از شعبههای مکدونالد در آستانهی گشایش در کنار پلکان اسپانیایی در رم بود، کارلو پترینی روزنامهنگار به همراه گروهی از فعالان طی اعتراض و مقاومت خود مانع از آغاز به کار این شعبه شدند. هدف و انگیزهی آنها حمایت از سنتهای بومی، غذاهای سنتی، لذتهای گردشگری خوراک و پرداختن به زندگی با سرعتی آهسته بود. این اتفاق بود که به گسترش جنبش غذای کم شتاب یا غذای آهسته (Slow Food) و در ابعادی وسیعتر، مورد توجه قرار گرفتن رویکردهای با طمانینه و عمیق نسبت به سایر اجزای زندگی، به ویژه در گردشگری و سفر، سرعت بخشید. سه سال بعد از این رخداد ۱۴ کشور دیگر نیز به جنبش پیوستند و اسلوفود با شعار «برای آزادی لذتبردن و دفاع از آن» در حالی که حامل نشانههایی از فرهنگ ایتالیا بود، بینالمللی و رسمی شد. اسلوفود در مسیر محبوبیت و توجه قرار گرفت تا جایی که در سال ۲۰۰۴ دانشگاه علوم غذایی پولنزو در ایتالیا را بنیانگذاری کرد و تا امروز در حال دریافت حمایتهای بیشتر از سراسر دنیا است.
مد کم شتاب
«مد کم شتاب» (Slow Fashion) بهعنوان پاسخی به بحرانهای زیستمحیطی و اخلاقی فست فشن (Fast Fashion) پدید آمده که از تمرکز «غذای کم شتاب» بر کیفیت و پایداری الهام گرفته است. این جنبش که در اوایل دهه ۲۰۰۰ پایهگذاری شد، لباسهای بادوام و تولید شده به صورت اخلاقی، اغلب دستساز یا با منشا محلی را به جای مدهای کوتاه مدت و تولید انبوه تشویق میکند. تا کنون برندهایی مانند پاتاگونیا (Patagonia) و اورلین (Aurélien) با رعایت اصول جنبش، با شفافیت و طراحی بیزمان به عرضهی محصولات میپردازند. این جنبش مصرفکنندگان را تشویق میکند تا کمتر خرید کنند، بیشتر تعمیر کنند و به ارزش واقعی هنر دست توجه کنند که برداشتی از شعار «خوب، پاک و عادلانه» جنبش غذای کم شتاب است. این رویکرد، هدر رفت صنعت نساجی (که فقط سالانه با ۱۱.۳ میلیون تن دورریز پوشاک در آمریکا مواجه هستیم.) و بهرهکشی از نیروی کار را نقد میکند و چرخهی تولید آهستهتری را ترویج میدهد. هفتهی مد کم شتاب و کارگاههای تعمیر جهانی، نفوذ جنبش را گسترش داده و به تغییر فرهنگی به سوی مصرف آگاهانه کمک میکنند.
پول کم شتاب
«پول کم شتاب» (Slow Money) که در سال ۲۰۰۸ آغاز به کار کرد، اصول غذای کم شتاب را در حوزههای مالی اعمال میکند و توجه سرمایهگذاری را به سمت کسبوکارهای کوچک غذایی و مزارع ارگانیک میکشاند. تا سال ۲۰۲۵، این جنبش بیش از ۷۰ میلیون دلار سرمایهگذاری را تسهیل کرده و از نظامهای غذایی حمایت کرده است. با الهام از نقد پترینی، روزنامهنگار پدیدآورندهی جنبش اسلوفود، بر کشاورزی صنعتی، این جنبش به دنبال «بازگرداندن پول به زمین» است و از طریق رساندن سهم عادلانهتر به افرادی که ارزشافزودهی حقیقی ایجاد میکنند، تابآوری جامعه را بر سود اولویت میدهد. رویدادهایی مانند گردهمایی ملی پول کم شتاب، سرمایهگذاران را با کشاورزان مرتبط میکند و روابطی مشابه پیوندهای تولیدکنند و مصرفکننده در «غذای کم شتاب» ایجاد میکند. این جنبش از سرعت والاستریت انتقاد میکند و سرمایه صبور را که موجب تقویت تنوع زیستی و پایداری میشود، ترویج میدهد. تاثیر آن در افزایش سرمایهگذاری جمعی برای پروژههای غذایی محلی قابل مشاهده است.
رسانه کم شتاب
«رسانهی کم شتاب» (Slow Media) که در سال ۲۰۱۱ به راه افتاد، سرعت سنجیدهی غذای کم شتاب را در مصرف و تولید رسانه پیادهسازی میکند. این جنبش سطحینگری چرخهی خبری ۲۴ ساعته را محکوم میکند و محتوای عمیقتر مانند روزنامهنگاری بلند یا فرمتهای آنالوگ مثل صفحات وینیل گرامافون را ترویج میکند. کیفیت، دست اول بودن و عمق مطالب خبری در این جنبش مورد تشویق قرار میگیرد، مخاطبان را به استفادهی آگاهانه و دقیق از محتوا دعوت میکند و دفن کردن ذهن آنها را با انتشار پر حجم و سرعت اطلاعات مورد نقد قرار میدهد.
تلویزیون کم شتاب
«تلویزیون کم شتاب» (Slow Television) ژانری منحصربهفرد از تلویزیون است که رویدادهای روزمره را در زمان واقعی به تصویر میکشد و تجربهای آرام برای بینندگان ممکن میکند. برخلاف برنامههای متداول با ویرایشهای سریع و داستانپردازیهای پرهیجان، تلویزیون کم شتاب با سرعت طبیعی زندگی پیش میرود. مانند نمایش قطاری که در مناظر برفی حرکت میکند یا آتشی که ساعتها میسوزد و ترقترق میکند. این ژانر به عنوان واکنشی آگاهانه به سرعت پرشتاب رسانههای مدرن عمل میکند و مخاطبان را دعوت میکند تا مکث کنند، مشاهده کنند و آرامش را در امور عادی لمس کنند. یکی از اولین نمونههای تاثیرگذار برنامههای تلویزیونی آهسته متعلق به شبکهی NRK نروژ است که در سال ۲۰۰۹ برنامهای ۷ ساعته از سفر قطار برگن به اسلو پخش شد و میلیونها نروژی به تماشای آن نشستند و از آن پس به رویکردی محبوب در سراسر دنیا تبدیل شد.
پزشکی کم شتاب
«پزشکی کم شتاب» (Slow Medicine) که در دهه ۲۰۰۰ توسط پزشکانی مانند دنیس مککالو پدید آمد، اصول «غذای کم شتاب» را به مراقبتهای بهداشتی اعمال میکند و بر مراقبت بیمارمحور بهجای درمانهای شتابزده تاکید دارد. تا سال ۲۰۲۵، این رویکرد در مکانهایی مانند شبکه پزشکی کم شتاب ایتالیا اجرا میشود و مشاورههای زمانبر و رویکردهای جامع را ترویج میکند. این جنبش، اصول «خوب» و «عادلانه» غذای کم شتاب را منعکس میکند و روابط و راهحلهای متناسب را بر پزشکی مبتنی بر کارایی اولویت میدهد. مطالعات نشان میدهند که مراقبت کندتر خطاها را کاهش میدهد. این رویکرد، تشخیص اغراقآمیز و درمان افراطی را نقد کرده و همفکری در امور درمانی را مورد توجه قرار میدهد. پزشکی کم شتاب با تغییر فرهنگهای طبی برای رسیدن به درکی مشارکتی و سنجیده از فرآیند درمان کمک میکند.
دموکراسی کم شتاب
«دموکراسی کم شتاب» (Slow Democracy) که در سال ۲۰۱۲ توسط سوزان کلارک و وودن تیچوت تبیین شد، اصول مورد توجه در اسلوفود را به سیستمهای حاکمیتی تطبیق میدهد و تصمیمگیری فراگیر و سنجیده را ترویج میکند. تا سال ۲۰۲۵، این جنبش بر بودجهبندی مشارکتی در شهرهایی مانند پورتو آلگره (Porto Alegre) در برزیل موثر بوده و بر به گوش رسیدن صدای جامعه به جای سیاستهای از بالا به پایین تاکید دارد. این رویکرد، سیاستهای پرشتاب و دوقطبی را نقد کرده و گفتوگو و همافزایی را گسترش میدهد. تاثیر آن در جنبشهای مردمی دیده میشود که جوامع تابآور و اصول عدالت و محلیگرایی را تقویت میکنند.
آموزش کم شتاب
ایدهی «آموزش کم شتاب» (Slow Education) حوالی سال ۲۰۱۰ در انگلستان پدید آمد و مبنای شکلگیری گزینههای جایگزین برای مدارس سنتی شد. در این رویکرد خلاقیت، برقراری ارتباط و تفکر انتقادی مورد توجه قرار میگیرد و دانشآموزان به کنجکاوی و کسب تجربهی عمیق در موضوعات تشویق میشوند. آموزش تجربهگرا و شخصیسازی شده جای آموزش طوطیوار و شتابزده را میگیرد. مطالعات صورتگرفته نشان میدهند که این فرآیند ارتباط دانشآموزان با آموزش را بهبود میبخشد. برخورد کم شتاب در صنعت آموزش و پرورش فقط بر انتقال اطلاعات در سالهای تحصیلی متمرکز نیست و به دنبال ایجاد تفکری است که افراد در تمام طول زندگی دست از آموختن نکشند و همواره در حال رشد باشند.
مفهوم کم شتاب بودن در برخورد با پدیدههای گوناگون زندگی را به صورت اجمالی شناختیم و پس از این به دنبال نگاهی دقیقتر از حضور این فلسفه در صنعت گردشگری و زیر مجموعههای آن هستیم. خواهیم دید که سفر کم شتاب یا گردشگری کم شتاب چگونه میتواند تجربه و درک ما از سفر و گردش را دگرگون کند؟ و چرا میتوانیم آن را یکی از سرفصلهای بسیار مهم بدانیم؟
گردشگری کم شتاب
«گردشگری کم شتاب» (Slow Tourism) یا سفر کم شتاب ریشه در ایدهی برخوردهای کم شتاب با زندگی در نگاهی کلیتر دارد و بر ذهنآگاهی، اصالت و ارتباطات معنادار به جای سفرهای شتابزده و فهرستمحور تاکید دارد. همانطور که غذای کم شتاب مواد اولیهی محلی و باکیفیت و لذت بردن از هر لقمه را ارج مینهد، گردشگری کم شتاب مسافران را دعوت میکند تا خود را در فرهنگ، محیط و جامعهی مقصد غرق کنند و با سرعتی آگاهانه، از طریق تعاملات محلی و فعالیتهای پایدار تجربیات عمیقتری به دست آورند و از ته دل قدردان همهی لحظات سفر باشند. در همین راستا، «هتلهای کم شتاب» این فلسفه را به اقامتگاهها گسترش میدهند و پایداری، یکپارچگی فرهنگی و اقامتهای عمیق را بر مهماننوازی متداول و پرشتاب ترجیح میدهند. این اقامتگاهها با روشهای سازگار با محیط زیست، غذاهای محلی و طراحیهای منحصر به فردی که میراث محلی را بازتاب میدهند، ارتباط عمیقی با محیط اطراف خود ایجاد میکنند و مهمانان را تشویق میکنند تا سرعت خود را کم کنند، در لحظه حضور داشته باشند و بهگونهای اصیل مقصد را درک کنند.
شهرهای کم شتاب
جنبش «شهرهای کم شتاب» (Slow Cities) در سال ۱۹۹۹ در ایتالیا به راه افتاد و موفق شد اصول غذای کم شتاب یا غذای آهسته را در برخی شهرهای این کشور وارد کرده و گسترش دهد. این ابتکار با الهام از دیدگاه کارلو پترینی، بهعنوان واکنشی به گسترش بیرویه شهری و سبک زندگی پرشتاب پدید آمد که شهرها را تشویق میکند تا سنتهای محلی را حفظ کنند، ترافیک را کاهش دهند و فضاهای سبز را توسعه دهند. تا کنون بیش از ۳۰۰ شهر در ۳۰ کشور به این جنبش پیوستهاند. معیارهای متعددی برای برگزیدن یک شهر کم شتاب تدوین شده که به طور کلی به بررسی موضوعاتی مانند مدیریت منابع انرژی و طبیعی، زیرساختها، همبستگی اجتماعی و کیفیت زندگی شهری میپردازد.
- لاگوس پرتغال: لاگوس (Lagos) شهری ساحلی در آلگاروه، در سال ۲۰۱۶ به شبکهی شهرهای کم شتاب پیوست. این شهر با سواحل زیبا، غذاهای دریایی محلی و بازارهای سنتی، فضایی آرام برای گشتوگذار فراهم میکند. پیادهروی در خیابانهای تاریخی و لذت بردن از طبیعت بکر، حالوهوای زندگی کم شتاب را مهیا میکند.
- آسولو ایتالیا: آسولو (Assolo) شهری کوچک در ونتوی ایتالیا، از سال ۲۰۰۴ به عنوان یک شهر کم شتاب شناخته میشود. این شهر با تپههای سرسبز، کاخهای تاریخی و رستورانهای سنتی، به «مروارید ونتو» معروف است. بازدید از بازارهای محلی و گالریهای هنری، تجربهای غنی از فرهنگ ایتالیایی ارائه میدهد.
- سفری حیصار ترکیه: سفری حیصار (Seferihisar) در ازمیر، اولین شهر کم شتاب ترکیه از سال ۲۰۰۹، با خیابانهای کمعرض، قلعه سیغاجیک و باغهای نارنگی شناخته میشود. بازارهای ارگانیک و غذاهای محلی، حس صمیمیت و پایداری را به بازدیدکنندگان منتقل میکند.
حمل و نقل کم شتاب
دغدغهها و انگیزههای گوناگونی باعث استقبال از این ایده شدند که یکی از مهمترین آنها کاهش تولید کربن به منظور مقابله با افزایش شتابزدهی دمای کرهی زمین و به خطر افتادن آیندهی محیط زیست بود. امروزه نیز این نگرانی جدیتر از قبل بر جای خود باقی است. در نتیجه با در نظر گرفتن معیارهای سفر کم شتاب میتوان به بررسی روشهای حمل و نقل در این نوع گردشگری نیز پرداخت. وسایل حمل و نقلی که در گردشگری کم شتاب استفاده میشوند نباید دیاکسید کربن زیادی تولید کنند و فرصت تامل در محیط اطراف، مسائل فرهنگی و امکان برقراری ارتباطهای انسانی با دیگران و مردمان بومی را از گردشگر بگیرند.
سفر با قطار
گردشگری کم شتاب برای سفرهای ریلی انگیزهی بسیار مهمی دارد و آن تولید کربن تا ۹۰ درصد کمتر نسبت به سفرهای هوایی است. گامی مهم در حفظ محیط زیست که در کمتر وسیلهی نقلیهی دیگری قابل دستیابی است. در مرحلهی بعدی فرصتهای شگفتانگیزی است که قطارها و سفر با آنها در اختیارمان قرار میدهند. این که مسافران چگونه زمان خود را حین سفر با قطار مدیریت و سپری میکنند و چه تجربهای برای خود میسازند یکی دیگر از ویژگیهای سفرهای ریلی است. گفتگو و معاشرت با دیگر مسافران که در هر سفر بخشی از آنها افراد بومی مقاصد ما هستند، یکی از مواردی است در قطارها رخ میدهد و فرصت برقراری ارتباطی عمیق به ما میدهد. ویژگی دوستداشتنی دیگری که سفر با قطار دارد امکان تماشای مناظر دور و نزدیک از پنجرهی قطار است. خطوط ریلی در بسیاری از موارد از مسیرهایی عبور میکنند که جادهای از آنها نمیگذرد. به این معنی که تجربهای متمایز از سفر با اتوبوس یا خودروی شخصی به ما میدهد. گردشگران در طول سفر خود چشماندازها، چهرهی مردم و تصاویر سفر را در ذهن خود قاب میگیرند و خاطراتی رنگارنگ برای خود میسازند. گفته میشود توسعهی خطوط ریلی در قرن ۱۹ میلادی در شکلگیری پدیدهی چشم دوختن به مناظر توسط مسافران سهم زیادی داشته است. نمونههای فراوانی از تجربیات حسی و درونی افراد حین سفر با قطار در سفرنامههای قرن ۱۹ و ۲۰ به چشم میخورد. دنیایی که ما هم میتوانیم با ذهن و تعمق خود در آن قدم بگذاریم.
گلاسیر اکسپرس سوئیس
سفری هشت ساعته از زرمات (Zermatt) به سنتموریتز (Saint Moritz) که از میان ۲۹۱ پل و ۹۱ تونل میگذرد و مناظر آلپ، از جمله کوه افسانهای ماترهورن (Matterhorn) و درهی راین را نشان میدهد. در کور (Chur) یا آندرمات (Andermatt) بمانید و از پیادهروی یا بازارهای محلی لذت ببرید.
ترنسسیبری روسیه
مسیر مسکو تا ولادیوستوک (Vladivostok) ، شش تا هفت روز، دریاچه بایکال و جنگلهای سیبری را به نمایش میگذارد. در ایرکوتسک (Irkutsk) توقف کنید و فرهنگ و تاریخ محلی را کاوش کنید.
راجستان هند
راجستان رویال قطاری مجلل است که از دهلی به سوی جودپور (Jodhpur) یا اودایپور (Udaipur) حرکت میکند و در مدت یک تا دو روز شما را به قلب بیابانهای راجستان میبرد. این سفر مناظری خیرهکننده از کاخهای تاریخی، بازارهای پرجنبوجوش و فرهنگ غنی این منطقه را به نمایش میگذارد. قطارهایی که مانند قصرهای متحرک هستند، تجربهای سلطنتی با غذاهای لذیذ و خدمات بینظیر ارائه میدهند تا حس و حال اشرافی راجستان را لمس کنید. برای عمیقتر شدن در این تجربه، میتوانید در جیسالمر (Jaisalmer) توقف کنید و قلعهی شنی باشکوه و فرهنگ بیابانی آن را کاوش کنید.
شیکانسن ژاپن
شینکانسن ژاپن شما را در سفری دو تا سه ساعته از توکیو به کیوتو یا اوزاکا میبرد، جایی که مناظر کوه فوجی و دشتهای سرسبز در میان قاب پنجرهی قطارهای پدیدار میشوند. برای تجربهای آهستهتر، میتوانید در کیوتو اقامت کنید و از معابد تاریخی و باغهای سنتی و آرامشبخش آن دیدن کنید. آوردن نام قطار شینکانسن به عنوان یکی از وسیلههای نقلیهی کم شتاب به دلیل سرعت بسیار بالای آن کمی چالش برانگیز است. اما در این قطار شما مناظری از دوردست پیش روی دارید که میتوانید به آنها خیر شوید. از طرفی قطارها هر قدر هم که مدرن باشند به دلیل سابقهی قدیمیتری که نسبت به سایر روشهای حمل و نقل دارند میتوانند حسی نوستالژیک در ما ایجاد کنند. از طرفی نباید فراموش کنیم که میزان آلایندگی کربن این قطار به میزان چشمگیری کمتر از جابجایی با هواپیما یا رانندگی است.
پیاده روی و دوچرخهسواری در سفر کم شتاب
با برگزیدن مسیرهای کوتاهتر و مقاصد نزدیکتر میتوان با پیادهروی به گشت و گذار پرداخت. در اینجا میزان تولید کربن و سرعت جابجایی به کمترین میزان خود برسند و فرصتی بیمانند برای برقراری ارتباط با محیط، مردم بومی و غرق شدن در لحظات ایجاد میشود. در گذشته پیادهروی بخش مهمی از آیینهای مذهبی بود که تا امروز نیز شاهد برخی از آنها هستیم. با صنعتی شدن زندگیها پیادهروی به عنوان فعالیتی در اوقات فراغت نیز شناخته شد و به مرور محبوبیت بیشتری یافت. امکان کند و کاو بیمانندی برای افرادی که با این روش به سفر میپردازند به وجود میآید. آنها میتوانند در هر لحظه که اراده کنند توقف کرده، نفسی عمیق بکشند و جزئیات بسیار کوچکی را درک کنند یا چشماندازی عالی را با دوربین خود ثبت کنند. گفتگو با غریبهها راحتتر رخ میدهد. همچنین با پای پیاده میتوان وارد مناطقی شد که هیچ وسیلهای نقلیهای توانایی یا اجازهی ورود به آنها را ندارد. به این ترتیب پیادهروی و دوچرخهسواری میتوانند یکی از مهمترین عناصر در گردشگری کم شتاب باشند.
سفر کم شتاب و نگاهی به درون
سفر به ویژه در شکل کم شتاب که به آن پرداختیم ظرفیتی برای تسهیل ساختاربندی دوبارهی مرزها را دارد. به عبارتی «نوعی سفر به خویشتن» میتواند در این تجربهها رخ بدهد. رهایی از هیاهوی زندگیهای مدرن، قدردانی از لحظهها و حفظ محیط زیست در مقابل گردشگری انبوه مهمترین مولفههایی هستند که با توجه به آنها میتوانیم آیندهی سفرهای خود را با نگاهی متفاوت رقم بزنیم. شاید پاسخ صحیح به جمعیت انبوه و فزایندهی شهرها و تمایل افراد برای سفرهای بیشتر باشد تا بتوان فرصت استفاده از مزایای گردشگری را برای تعداد بیشتری فراهم کرد، منابع طبیعی را حفظ کرد و با گرمایش زمین در سالهای آینده مقابله کرد. نکتهی مهم در انتخاب این رویکرد این است که نه تنها نیازی نیست از لذتهای خود صرف نظر کنیم، بلکه شگفتیهای تازهی پرشماری پیش روی ما قرار میگیرد.
چه راهکار و رویکرد واقعگرایانهای که برای همگان قابل دسترسی باشد، میتواند فرصت برابر برای استفادهی همهی مردم از ظرفیتهای گردشگری در جهان ایجاد کند؟
پرسشهای متداول
{{totalCount}} دیدگاه