لئوناردو داوینچی هنرمند پیشگام عصر رنسانس ایتالیا
- صبا صفری
- 1397/10/10
- 0 دیدگاه
لئوناردو داوینچی یک هنرمند پیشگام و یکی از روشنفکران رنسانس ایتالیا بود که به خاطر تابلوی شام آخر و مونالیزا شناخته میشود.
لئوناردو داوینچی در ۱۵ آوریل سال ۱۴۵۲ متولد شد. او یک نقاش، مجسمه ساز، معمار، مخترع، مهندس ارتش و صنعتگر بود و همهی این مشاغل در کنار هم یک «مرد رنسانسی» واقعی را میساختند. او با ذهن کنجکاو و هوش سرشارش، قوانین علم و طبیعت که اساس کارش را شکل میدادند به خوبی آموخت. ایدهها و کارهای او هنرمندان بیشماری را الهام بخشید و از او یک رهبر پیشتاز در جنبش رنسانس ایتالیا ساخت.
زندگی اولیه
داوینچی توسط پدر و مادرخواندهاش بزرگ شد و در سن پنج سالگی او به زمین خانوادگی پدرش در نزدیکی «وینچی» که نام او نیز از همانجا گرفته شد، نقل مکان کرد و در آنجا به همراه عمو و پدر بزرگ و مادر بزرگش زندگی کرد. او در سن پایین تنها اندکی آموزش رسمی دید ولی استعداد هنریاش از همان زمان کاملاً مشهود بود. در حدود ۱۴ سالگی او دوره کارآموزی طولانی خود را نزد وروکیو (Verrocchio) در فلورانس آغاز کرد. در آنجا با تکنیکهای مختلفی شامل فلز کاری، هنر چرم، فرش، طراحی، نقاشی و مجسمهسازی آشنا شد. اولین کار باقیمانده از او به سال ۱۴۷۳ تعلق دارد.
در سن ۲۰ سالگی او توانست به عنوان یک استاد هنرمند به عضویت «انجمن سنت لوک» در آمده و کارگاه شخصیاش را افتتاح کند. هر چند او تا پنج سال بعد به همکاری با استادش ادامه داد. در سال ۱۴۷۸ بعد از ترک استودیوی وروکیو، داوینچی اولین سفارش مستقل خود را برای محراب یک عبادتگاه در کاخ وکیو گرفت؛ هر چند هنرمند جوان شهر را ترک کرد و سفارشهای خود را ناتمام گذاشت.
نقاشی و آثار هنری داوینچی
اگر چه داوینچی به خاطر توانمندیهای هنریاش شهرت زیادی دارد، اما تعداد زیادی از آثار او باقی نماندهاند. یکی از دلایل این امر، تنوع علایق او بوده که باعث میشد نقاش پرکاری نباشد. از میان معروفترین آثار لئوناردو داوینچی میتوان به تابلوی «شام آخر»، «مونا لیزا» و طراحی مرد ویتروویَن (Vitruvian Man) اشاره کرد. هنر و علم به خوبی در اسکیس این طراحی پیوند خورده است. طراحی در سال ۱۴۹۰ کشیده شد و در آن مردی محاط شده در یک دایره را میبینیم که دستهای خود را باز کرده و تناسبات بدن انسان را به نمایش میگذارد. البته در این کار علاقه او به ارتباط بین انسان و طبیعت هم منعکس میشود.
شام آخر
در حوالی سال ۱۴۹۵، دوک میلان به داوینچی سفارش تابلوی شام آخر را برای دیوار پشتی سالن غذاخوری صومعه سانتا ماریا دله گراتزیه (Santa Maria delle Grazie) داد. این شاهکار که خلقش سه سال به طول انجامید، لحظه دراماتیکی را به تصویر میکشد که مسیح حواریونش را برای شام دور هم جمع کرده تا اعلام کند به زودی یکی از آنها به او خیانت خواهد کرد. طیف حالات احساسی مختلف چهرهها و زبان بدن پیکرهها به دور میز، ترکیببندی بینظیری را شکل داده است.
تصمیم داوینچی برای اجرای این نقاشی با رنگ تِمپرا و روغن روی گچ خشک به جای نقاشی فرِسکو روی گچ تازه باعث پوسته شدن نقاشی شد. اگر چه ترمیمی نادرست روی اثر انجام شد که آسیب بدی به آن وارد کرد. امروزه به کمک روشهای نگهداری مدرن توانستهاند آن را ترمیم و حفظ کنند.
مونالیزا
در سال ۱۵۰۳، داوینچی کار بر روی یکی از معروفترین نقاشیهای خود، مونالیزا را شروع کرد. این سفارش خصوصی که لبخند محو زنی مرموز را به تصویر میکشد، اکنون به یکی از مشهورترین تابلوهای جهان تبدیل شده است. هنوز بر سر هویت این زن بحثهای زیادی وجود دارد و حتی برخی ادعا میکنند مدل این پرتره یکی از شاگردان پسر داوینچی بوده که لباس زنانه بر تن کرده است. نام اصلی ایتالیایی این تابلو «لا ژوکوندو» (La Giocondo) یا همان ژوکوند بوده و این فرضیه که مدل نقاشی، همسر یک تاجر فلورانسی ابریشم بهشمار میرود را تائید میکند. این تابلو اکنون در موزه لوور به نمایش عموم گذاشته شده است.
تکنیک های نقاشی
لئوناردو داوینچی به خاطر استفادهی پیشگامانه از دو تکنیک نقاشی شهرت دارد: «کیاروسکورو» (Chiaroscuro) و «اسفوماتو» (Sfumato). کیاروسکورو تکنیکی بود که در آن تضادی بین نور و تاریکی به وجود میآمد و حالتی سه بعدی به پیکرههای داوینچی میداد. در اسفوماتو نیز به جای مرزهای تیز و مشخص، از لبههای نسبتاً محو استفاده میشد و حالتی لطیفتر به تابلو میبخشید. تابلوی «باکره صخرهها» که در سال ۱۴۸۳ آغاز شد، نمونهای کلاسیک از این دو تکنیک به حساب میآید.
اختراعات: ماشین پرنده
داوینچی که مردی جلوتر از زمانه خود بود، مانند پیامبری پیشگو با طرحهای اولیه ماشینهایش که به دوچرخه و هلیکوپتر شباهت داشتند، آینده را پیشبینی میکرد. شاید معروفترین اختراع او همان ماشین پرنده باشد که بر اساس فیزیولوژی یک خفاش ساخته شده است.
داوینچی مهندس
در سال ۱۴۸۲ حکمران فلورانسی، لورنزو دِ مدیچی (Lorenzo de' Medici) به داوینچی سفارش یک ساز چنگ نقرهای را داد تا به عنوان نمادی از صلح به لودوویکو اسفورزا (Ludovico Sforza) داده شود. بعد از این کار داوینچی با لودوویکو برای دریافت یک موقعیت شغلی صحبت کرد و بهجای آنکه از استعدادهای هنری خود حرفی به میان آورد، از مهارتهایش به عنوان یک مهندس ارتش صحبت به میان آورد. او با استفاده از ذهن مخترع خود، ماشینهای ارتشی مانند ارابهی جنگی با تیغههای داس مانند در دو طرف را طراحی کرد. این ماشین توسط دو مرد هدایت میشد و توجه لودوویکو را به خود جلب نمود. داوینچی حدود ۱۷ سال در میلان اقامت داشت و در این دوره روی پروژههای هنری شامل «شام آخر» نیز کار کرد.
توانایی داوینچی برای استخدام در ارتش اسفورزا به عنوان معمار و مهندس جنگی و همچنین نقاش و مجسمهساز، خبر از هوش سرشار او و کنجکاویاش درباره موضوعهای گسترده میداد. او نیز مانند بسیاری از اومانیستهای رنسانسی، مرزی بین هنر و علم نمیدید و این دو را بسیار در هم تنیده میپنداشت. داوینچی اعتقاد داشت مطالعه علم او را هنرمند بهتری میکند.
مطالعه داوینچی روی آناتومی و علم
لئوناردو داوینچی اعتقاد داشت قوه بینایی مهمترین حس انسان و چشمها مهمترین عضو بدن هستند و روی اهمیت «دانش چگونه دیدن» تاکید خاصی میکرد. او به گردآوری دانش مستقیم و حقایقی که از طریق بینایی درک میشدند، باور داشت. داوینچی در جایی نوشته است: «یک نقاش خوب دو موضوع اصلی برای نقاشی دارد -انسان و هدف روحش. اولی موضوع سادهای است اما دومی سخت بوده و باید از طریق ژستها و حرکت عضوهای بدن به نمایش دربیاید.»
داوینچی برای آن که با دقت بیشتری این ژستها و حرکات را به تصویر بکشد شروع به مطالعه جدی آناتومی کرد و در دهه ۱۴۸۰ به تشریح کالبد انسان و حیوان پرداخت. طراحیهای او از یک جنین در رحم، قلب و سیستم عروقی، اعضای تناسلی، استخوانها و ساختار ماهیچهای، برخی از اولین ثبتهای انسان از آناتومی هستند.
علاوهبر تحقیقات آناتومی، داوینچی به مطالعه گیاهشناسی، زمین٬شناسی، جانورشناسی، هیدرولیک، آیرونوتیک و فیزیک هم پرداخت. او مشاهدههای خود را با طراحی روی کاغذ ثبت میکرد و بعد آنها را در دفترهای جداگانه نقاشی، معماری، مکانیک و آناتومی انسان قرار میداد. بیشتر ایدههای او در حد تئوری و اندکی از آنها به صورت تجربی امتحان شده بود.
سال های آخر
لئوناردو در سال ۱۵۰۶ دوباره به میلان بازگشت تا برای حکمرانان فرانسویای کار کند که شهر را هفت سال قبل اشغال کرده و باعث فرار او شده بودند. او در زمان این اقامت، کمتر به نقاشی پرداخت و بیشتر وقت خود را صرف مطالعات علمی کرد. به خاطر درگیریهای سیاسی، داوینچی به همراه سه نفر از شاگردان نزدیکش در سال ۱۵۱۳ به رم رفتند. او به خاطر کمبود سفارشهای هنری در رم هم بیشتر زمانش را به مطالعات ریاضی و اکتشافات علمی سپری کرد.
مرگ داوینچی
لئوناردو داوینچی در دوم می سال ۱۵۱۹ در سن ۶۷ سالگی درگذشت. او تا لحظات قبل از مرگ هم به مطالعات علمیاش ادامه داد و دستیار نزدیکش «ملتزی» (Melzi) تنها وارث او بود. تا چند قرن بعد از مرگ او، هزاران صفحه از یادداشتهای شخصی، طراحیها، مشاهدات و تئوریهای علمیاش پیدا شدند و جنبههای واقعی یک مرد رنسانسی را به جهان نشان دادند.
لئوناردو داوینچی در یک نگاه
- اگر چه داوینچی آموزش رسمی زیادی ندید اما از همان دوران کودکی از خود نبوغ هنری نشان میداد.
- او علاوه بر مهارتهایی که در نقاشی و مجسمهسازی داشت، یک نوازندهی عالی فلوت و چنگ بود و همچنین در علم و دانش نیز تبحر زیادی داشت.
- تمام این موارد از او یک «نمونه عالی مرد رنسانسی» را ساختند.
- داوینچی تنها یک سلف پرتره از خود باقی گذاشته که «پرتره مردی با لباس سرخ» است. او این اثر را در سن ۶۰ سالگی کشید.
- تنها نسخه از دفترچه ۷۲ صفحهای علمی داوینچی را بیل گیتس در دهه ۱۹۹۰ به قیمت ۴۰ میلیون دلار خریداری کرد.
- او دو تکنیک نقاشی به نامهای کیاروسکورو و اسفوماتو را به اوج رساند.
- او خالق تابلوهای معروفی مانند شام آخر و مونالیزا بود.
- داوینچی اولین تصاویر ثبت شده از جنین در رحم مادر، سیستم عروقی، استخوانها و ساختار ماهیچهها را برای بشریت به جای گذاشت.
- او نه تنها یک هنرمند که یک مهندس جنگ نیز بود و ماشینهای جنگی طراحی میکرد.
{{totalCount}} دیدگاه