پوینتیلیسم یا هنر نقاشی نقطه چینی چیست؟
- رضا رجب پور
- 1398/6/27
- 0 دیدگاه
پوینتیلیسم یا هنر نقطه چینی به سبکی گفته می شود که در آن نقاش تلاش دارد به جای ادغام رنگ های نقاشی بر روی پالت خود و کشیدن آن ها بر روی بوم، آن ها را در قالب نقطه ترسیم کرده و در چشم بیننده باهم ترکیب کند.
تمام گفتوگوهای پرمعنا در مورد پوینتیلیسم یا هنر نقطه چینی، بهاحتمالزیاد، پیرامون اشارهای به هنر تفکیکگری (Divisionism) و حتی شاید کرومولومیناریسم (Chromoluminarism) خواهد بود. آنها بهعنوان تکنیکها یا فرضیات نقاشی به یکدیگر مرتبط هستند و گاهی بهطور تبادلپذیر مورداستفاده قرار میگیرند، اما تاریخنگاران هنر میان آنها تفاوت قائل میشوند.
پوینتیلیسم واژهای است که به تکنیکی خاص از بهکارگیری رنگروغن در قالب نقطههای کوچک (در ابعاد ۰.۱۴۰ میلیمتر) اشاره دارد که در کل در قالب یک ترکیب ظاهری به چشم میآید. واژهی پوینتیلیسم اولین بار توسط منتقدان هنری برای مسخره کردن این سبک مورداستفاده قرار گرفت، اما بعدها بهعنوان نامی محترم و پذیرفتهشده برای این تکنیک خاص ثابت شد.
پوینتیلیسم نامی بود که به آثار نقاش فرانسوی، ژرژ سورا، کسی که از تکنیکهای امپرسیونیسم نظیر ضربههای آشکار با قلم، رنگهای جسورانه، ترسیم تغییر نور و حرکت به شیوهای جدید استفاده میکرد، اطلاق شد. شیوهای که سورا آن را به «کرومولومیناریسم» منتسب میدانست.
سورا با مطالعهی اثرات نوری و تئوری رنگ به این نتیجه رسید که رنگهای نقاشی میتوانند در هنگام استفاده بر روی بوم نقاشی، بهجای اینکه از قبل ترکیب شوند، خالص باقی بمانند و در طول فرآیند «ترکیب نوری» منجر به چیزی شوند که چشم آنها را از فاصلهی مناسب بهعنوان یک درخشندگیِ کمنور و متحرک ببیند.
فیزیکدان آمریکایی، اوگدن رود (Ogden Rood)، با این نظریهی شایع که چشم فینفسه میتواند رنگها را ترکیب کند و نتیجهی حاصله درخشانتر از اجزای اثر باشد، مخالفت کرد. او بهتفصیل علم پشت این پدیده را در مقالهی خود در مورد نظریهی رنگها موسوم به «علم رنگشناسی مدرن» بیان کرد که بعدها تبدیل به مرجعی قابلاتکا برای هنرمندان نئوامپرسیونیست شد.
تفکیکگری نامی است که به فرضیهای داده میشود که شیوهی مرسوم ترکیب رنگها در پالت هنرمندان، قبل از استفاده بر روی بوم نقاشی، را به چالش فرامیخواند. تفکیکگری مبتنی بر «جداسازی» یا تقسیم رنگهای ترکیبشده به خالصترین مؤلفههای آنها است. شکی نیست که ونگوگ، پابلو پیکاسو و آنری ماتیس از نظریههای پل سینیاک در کتاب وی با عنوان «از اوژن دلاکروا تا نئوامپرسیونیسم» تاثیر پذیرفتهاند. این کتاب در سال ۱۸۹۹ به چاپ رسید و تبدیل به رسالهای قطعی برای نئوامپرسیونیسم، شامل پوینتیلیسم و تفکیکگری، شد.
بنابراین، سورا پوینتیلیسم و تفکیکگری را در خلق آثار خود، با یکدیگر ترکیب کرد. نقاشی مشهور وی با نام «بعدازظهر یکشنبه در جزیرهی گراند ژات» با نام معروفتر «یکشنبه در پارک»، شاهدی متقن برای اثربخشی بصری در آثار او است. کار نقاشی این اثر بزرگ با حدوداً ۳.۵ میلیون نقطهی رنگی، ۲ سال به طول انجامید.
شاید دلیل اینکه نقاشان پوینتیلیسم گروه کوچکی از هنرمندان را تشکیل میدهند، همین سختی کار باشد. از دیگر چهرههای مشهور این شاخهی هنری، بهجز پل سینیاک، میتوان به هنرمندانی چون کامیل پیسارو، فدریکو پیترلا، آنجلو فرانکو و جیمز کوکران نیز اشاره کرد.
ویژگی های هنر پوینتیلیسم
۱. نقطه هایی از رنگ خالص
پوینتیلیسم حکایت از بهکارگیری دقیق نقطههایی خالص و ترکیب نشده از رنگ بر روی اثر دارد. به گفتهی سورا و سینیاک، این نقاط با نگاه بیننده برای خلق تصویری گیراتر، نسبت به هر اثر دیگری که پس از ادغام رنگها به شیوهی مرسوم بر روی پالت به وجود آمدهاند، ترکیب میشوند.
۲. علم چشم
میشل اوژن شورول (Michel Eugène Chevreul)، شیمیدان فرانسوی، به همراه کتاب وی با عنوان «اصول هارمونی و کنتراست رنگها» نیز بهاندازهی هر هنرمند دیگری برای پوینتیلیسم باارزش هستند. او که بر روی یک پارچهی ملیلهدوزیشده با هدف بهبود غلظت رنگهای آن کار میکرد، متوجه شد که مسئله رنگهای مورداستفاده نیستند، بلکه شیوهای است که رنگهای مختلف با یکدیگر ترکیب میشوند.
بهطور خلاصه، تاثیر بصری یک پارچهی ملیلهدوزی درواقع موضوع نورشناسی بود و نه شیمی. این موضوع بستگی به همجواری رنگهای مکمل، مانند آبی و نارنجی، داشت که موجب تقویت رنگ یکدیگر میشدند. سورا و دیگر هنرمندان سبک پوینتیلیسم بهسختی جذب یافتههای شورول شدند و این یافتهها را در آثار خود اعمال کردند.
۳. نقاشی با نقطه ها
نام این جنبش از یک بازنگری از آثار سورا توسط فلیکس فِنون، منتقد هنری فرانسوی، نشات میگیرد. او کسی بود که از اصطلاح «نقاشی با نقطهها» استفاده کرد. سورا درواقع برچسب «تفکیکگری» یا کرومولومیناریسم را بیشتر میپسندید، اما این واژهی پوینتیلیسم بود که بر سر زبانها افتاد. فنون بهعنوان یکی از چهرههای مطرح این جنبش، با یک نقاشی پوینتیلیسم از سینیاک با عنوان «پرترهی فلیکس فنون» جاودانه شد. این اثر حالا در موزهی هنر مدرن نیویورک نگهداری میشود.
۴. تکنیک دقیق
پوینتیلیسم بهعنوان یک جنبش نئوامپرسیونیستی شناخته میشود. جنبشی که توسعه یافت و فراتر از امپرسیونیسم پیش رفت. آثاری چون بعدازظهر یکشنبه در جزیرهی گراند ژات حتی بهعنوان بخشی از هشتمین نمایشگاه امپرسیونیست در سال ۱۸۸۶ در پاریس به نمایش درآمدند. هنرمندان پوینتیلیست نیز بهمانند اسلاف این جنبش خواهان انتقال پدیدههای بصری بودند. بااینحال، آنها حرکات سیال و بیاختیار قلم بر روی بوم به نفع یک تکنیک دقیق و حسابشده را نفی کردند.
۵. ونگوگ و پوینتیلیسم
ونسان ونگوگ که در دوران زندگی خود در پاریس، بین سالهای ۱۸۸۶ تا ۱۸۸۸، سورا و سینیاک را میشناخت، ارتباط مختصری با هنر پوینتیلیسم برقرار کرد. قطعاً برخی از آثار وی در این دوره، نظیر نقاشی ونگوگ از خودش در سال ۱۸۸۷، تأثیرپذیری ونگوگ از این هنر را به نمایش میگذارد. او مدعی است که پس از یک قرار ملاقات با سورا در استودیوی وی، یک حالت «وحیانی از رنگها» را تجربه کرد. بااینحال، همگان پذیرفتهاند که ونگوگ روحیهی بیقراری برای پذیرش سبکی تکنیکی و تخصصی بهمانند پوینتیلیسم داشت.
دیگر هنرمند مشهوری که در این دوران بهسوی پوینتیلیسم رفت، کامیل پیسارو بود. او به سبک امپرسیونیسم که در آن به شهرت رسیده بود، پشت کرد و از سوی یک منتقد پاریسی بهعنوان «استادی که مرتباً و دلیرانه با نظریههای جدید خو میگیرد» مورد تحسین قرار گرفت.
برترین هنرمندان سبک پوینتیلیسم
۱. ویرجیل فینلی
ویرجیل فینلی (Virgil Finlay) یک تصویرگر آمریکایی بود که از شیوهی اسکرچ بوردینگ (تکنیکی که با استفاده از چاقو یا ابزارهای تیز بر روی لایهای از ماسهی سفید چینی که با جوهر سیاه پوشیده شده، خراش ایجاد میکنند) برای خلق هنر پوینتیلیسم در آثار عامهپسند، علمی تخیلی و فانتزی استفاده میکرد.
فینلی از یک قلم فوق ظریف لیتوگرافیک برای نقاشی بر روی صفحاتی از جنس خاک در خلق آثار خود استفاده میکرد. او سر قلم خود را با دقت هرچهتمامتر در جوهر فرو میبرد و اجازه میداد تا تنها جوهر و نه خود قلم، با سطح کار تماس پیدا کند. فینلی سپس جوهر را از سر قلم پاک و برای گذاشتن نقطهی بعدی، همین فرآیند را دوباره از سر میگرفت.
اگرچه فرآیند خلق آثار فینلی بسیار زمانبر و دشوار بودند، اما او بیش از ۲۶۰۰ اثر در طول ۳۵ سال فعالیت هنری خود خلق کرد. او بهعنوان یکی از بهترین تصویرگران علمی تخیلی شناخته میشود. او در اثر پیش رو پرترهای از هوارد فیلیپ لاوکرافت، نویسندهی توانمند داستانهای تخیلی، همراه با پسزمینهای فوقالعاده شگفتانگیز را به تصویر کشیده است.
۲. فدریکو پیترلا
شیوهی کار این هنرمند ساکن برلین در سبک پوینتیلیسم، قلم و مداد نیست؛ او در عوض با مهرهای قدیمی کار کرده و از آنها برای خلق آثار خود با جزئیات دقیق بهره میبرد. فدریکو پیترلا (Federico Pietrella) همواره از مهرها در آثار خود استفاده میکند، بنابراین میتوان دقیقاً تشخیص داد که هرکدام از آثار وی در چه زمانی خلق شدهاند.
۳. آنجلو فرانکو
آنجلو فرانکو (Angelo Franco)، هنرمند اهل اکوادور، برای بیش از ۳۰ سال است که نقاشی میکند. آثار او به خاطر استفاده از نقطههای رنگی درخشان و متضاد به سبک امپرسیونیستی، مشهور هستند. او از این شیوه برای نمایش ماهیت موضوعات خود، چه طبیعت و چه موضوعات روزمرهی دیگر، استفاده میکند.
۴. تون دوبلدام
تون دوبلدام (Ton Dubbledam) که از خانوادهای هنرمند میآید و خود نیز تحت تاثیر استادان سبک امپرسیونیسم قرار گرفته است، اغلب آثاری به سبک پوینتیلیسم با پسزمینهای روشن و سایههایی غلیظ خلق میکند. او در آثار خود به دنبال جلب نظر بیننده به نکات و جزئیات مهم است.
۵. جیمز کوکران
جیمز کوکران (James Cochran)، نام بزرگی در جنبش گرافیتی زیرزمینی در استرالیا در اواخر دههی ۱۹۸۰ محسوب میشود. علاقهی او به رئالیست شهری و نقاشی رنگ روغن استعاری، منجر به خلق آثار کوکران با استفاده از سبک پوینتیلیسم شد. پرترهها و چشماندازهای شهری خلقشده توسط کوکران، همگی با اسپریهای رنگ با نازلهایی کثیف خلق شدهاند. نازلهای کثیفی که میتوانند منجر به پیدایش گلولههایی رنگی بر روی بوم شوند.
اگرچه کوکران امروزه در لندن زندگی میکند، اما بسیاری از آثار وی بر روی دیوارها و ساختمانهای سراسر جهان به چشم میخورند. نقاشی دیواری او از دیوید بویی در بریسکتونِ لندن، حالا تبدیل به معبدی برای احترام به این نوازنده شده است.
۶. پل سینیاک
یک هنرمند، آنارشیست و دریانورد عاشق؛ اکثر کارهای او بر خط ساحلی فرانسه تمرکز دارند و پل سینیاک یکی از دو مؤسس سبک پوینتیلیسم در کنار ژرژ سورا است. سینیاک که از روشهای کاری و نظریهی رنگهای سورا الهام گرفته است، امپرسیونیسم را رها میکند و به سراغ توسعهی فرآیندی از نقاشی میرود که در آن نقطههایی از رنگ خالص بهطور دقیق و علمی بهجای ادغام بر روی بوم نقاشی، در چشم بیننده ترکیب میشوند.
۷. جری او ویلکرسون
جری او ویلکرسون (Jerry O Wilkerson)، هنرمند اهل سنت لوئیز، بهطور استادانهای سبک پوینتیلیسم را با هنر عامه در آثار خود ادغام کرده است. اکثر کارهای او بر مبنای خوراکیها هستند و شامل نقاشیهایی از همبرگر، هاتداگ، خرچنگ و حتی یک قوطی سوپ کمپبل نیز میشوند. تمامی این آثار با سبک نقطه چینی رنگها کشیده شده و تا جای ممکن از سبک امپرسیونیستی هنرمندان اولیهی پوینتیلیست وام گرفته شدهاند.
۸. فان تو ترانگ
فان تو ترانگ که اهل هانوی، پایتخت ویتنام، است، از شماری از رنگهای محدود برای جان بخشیدن به آثار خود در ارتباط با چشماندازهای روستایی ویتنام استفاده میکند. او همواره با استفاده از رنگها و تیغهی مخصوص نقاشی، درختانی با رنگ غلیظ را در آثار خود میکشد که اثر را به احاطهی خود درمیآورند. او همیشه سعی میکند تا با استفاده از رنگ و نور، حسی متفاوت در هر اثر خود خلق کند.
۹. یوری اسکوروخود
یوری اسکوروخود (Yuriy Skorohod) بلاروسی خود را بهعنوان یک هنرمند پوینتیلیسم توصیف میکند. او میگوید: «نقطه یک شیء انتزاعی در فضا است که نه حجم دارد، نه سطح، نه طول و نه هیچ ویژگی قابلاندازهگیری دیگر. نقاشیهای من به این شیوه و از هیچ خلق میشوند.»
۱۰. ژرژ سورا
ژرژ سورا، نقاشی پست امپرسیونیست فرانسوی، بیش از دو سال از عمر خود را صرف کشیدن تابلویی زیبا و مشهور با نام بعدازظهر یکشنبه در جزیرهی گراند ژات کرد. سورا این اثر را که از آن بهعنوان یکی از اولین آثار هنر پوینتیلیسم یاد میشود، در اواخر دههی ۱۸۸۰ به پایان رساند. او در این نقاشی از ۳,۴۵۶,۰۰۰ نقطهی رنگی استفاده کرده است.
پرسشهای متداول
{{totalCount}} دیدگاه