گردشگری ادبی و معرفی ۵ مکان مورد علاقه همینگوی در پاریس
- باقر وحید
- 1404/2/1
- 0 دیدگاه
گردشگری ادبی، شاخه ای از گردشگری فرهنگی است که با تکیه بر آثار و جهان نویسندگان، تجربه ای خیال انگیز برای گردشگران خلق کند.
گردشگری ادبی و معرفی ۵ مکان مورد علاقه همینگوی در پاریس، فرصتی منحصربهفرد برای عاشقان ادبیات و تاریخ است تا پاریس را از دریچه نگاه یکی از برجستهترین نویسندگان قرن بیستم تجربه کنند. کافهها، خیابانها و کتابفروشیهایی که الهامبخش همینگوی بودهاند، هنوز هم حالوهوایی شاعرانه دارند و روح داستانهای او را در خود حفظ کردهاند. اگر به دنیای نویسندگان بزرگ علاقهمندید و میخواهید سفری متفاوت با تور پاریس داشته باشید، در ادامه این مطلب با ما همراه شوید تا این ۵ مکان الهامبخش را با هم مرور کنیم.
گردشگری ادبی چیست؟
گردشگری ادبی در بر گیرندهی سفر به جاهای دیدنیای است که با کتابها، نمایشنامهها، نویسندگان، شاعران و حتی شخصیتهای داستانی به نحوی پیوند دارند. خیالپردازی پیوندی ناگسستنی با سفر و گردشگری دارد. رهسپار هر مقصدی و با هر نیتی که باشیم، باید از قبل گذری خیالی در آن داشته باشیم تا تصمیم بگیریم که خواهان آن سفر هستیم یا نه. حتی در ماجراجویانهترین حالت که ممکن است قدم در راهی ناشناخته و به سوی مقصدی نامعلوم بگذاریم، این قدرت خیال است که چنین خواستنی را برایمان ممکن میسازد. ادبیات قدمتی کهن در تاریخ دارد و از زمان شکلگیری قدرت تکلم و زبان در انسانها، دوشادوش آن تا به امروز در حرکت و تکامل بوده است. بنابراین گره زدن تجربیات گردشگری و سفرهایمان با ادبیات و عناصر مرتبط با آن میتواند خاطراتی درخشان برای ما بسازد. شکوه آثار ادبی خود را در دیدنیهای بیشماری به نمایش میگذارد و نکتهی اصلی یافتن ادبیات و نشانههای آن در جزئیات سفر و لمس کردن آن است که در ادامه به آن میپردازیم.
گردشگری ادبی شامل چه تجربیاتی می شود؟
گردشگری ادبی را میتوان در گسترهی وسیعی از موضوعات، مکانها و دیدنیها پیدا کرد. از آن جا که ادبیات خود عرصهای پهناور است و نمیتوان مرز خاصی برایش در نظر گرفت. هر کتابفروشی، کتابخانه، موزه، سالن تئاتر، محل تولد، زندگی یا مرگ شاعران و نویسندهها میتواند موردی برای بازدید باشد. قدم گذاشتن در مسیری که یک نویسنده روزگاری بهطور روزانه برای خود میپیموده تا به کافهی مورد علاقهاش برسد، میتواند به ما نشان دهد که او احتمالا تحت تاثیر چه فضا و محیطی شاهکارش را خلق کرده است. آیا میتوانیم جزئیاتی که جرقهی ایدههای درخشان او را زدهاند، پیدا کنیم؟ در گردشگری ادبی میتوانیم به پاتوق نویسندگان مورد علاقه خود سر بزنیم و حتی از نوشیدنی یا غذایی که زمانی سفارش میدادهاند، امتحان کنیم. شاید بتوان روی صندلی محبوبشان بنشینیم و خود را جای او تصور کنیم.
از سوی دیگر دنیایی که در آثار موفق ادبی به تصویر کشیده شدهاند، منبع الهام برای طراحی کافهها، ساختمانها و عناصر شهری مختلفی بودهاند. بازدید از این دیدنیها و قرار گرفتن در آن حال و هوا، تجربهای مفرح و دوستداشتنی برای گردشگران ایجاد میکند. مانند کافهای که با الهام از کتابهای هریپاتر طراحی شده است. همچنین زندگی یک شخصیت داستانی میتواند راهنمایی هیجانانگیز برای گشت در شهر مقصد باشد. شرلوک هلمز که شخصیتی است به تمامی ساخته و پرداختهی آرتور کانن دویل انگلیسی، خانهای مشهور در خیابان بیکر با پلاک ۲۲۱ب دارد که هرگز وجود نداشته است؛ اما امروزه موزهی مربوط به این کارآگاه نابغه در همین آدرس قرار دارد.
مکان های مورد علاقه همینگوی در پاریس
ارنست همینگوی در کتاب «پاریس جشن بیکران» این شهر خاطرهانگیز را چنین توصیف میکند:
پاریس هیچگاه پایانی ندارد و خاطرهی هر کسی که در آن زندگی کرده با دیگری متفاوت است. ما همیشه به آن بازمیگشتیم؛ مهم نبود که بودیم، پاریس چگونه تغییر کرده بود، یا رسیدن به آن چقدر دشوار یا آسان بود.
نزدیک به یک قرن بعد، پاریس همینگوی، پاریس «نسل گمشده»، همچنان گذشته پرجنبوجوش خود را بازتاب میدهد. نسل گمشده، اصطلاحی که «گرترود استاین» ابداع کرد، به هنرمندان آمریکایی اشاره دارد که در دهه ۱۹۲۰ به پاریس مهاجرت کردند. در ادامه به معرفی برخی از مکانهای مورد علاقه همینگوی و نسل گمشده در پاریس میپردازیم.
۱. محله لاتین و خیابان موفتار
همینگوی و همسرش از ژانویه ۱۹۲۲ تا آگوست ۱۹۲۳ در طبقهی سوم آپارتمانی به آدرس خیابان کاردینال لوموان ۷۴ زندگی میکردند. در این مدت، همینگوی در همان نزدیکی و در خیابان دکارت ۳۹، جایی فقط برای نوشتن اجاره کرده بود. او از قدم زدن در خیابان موفتار (Mouffetard) که آن را خیابانی باریک و شلوغ فوقالعادهای توصیف میکرد، لذت میبرد.
۲. قلمروی نسل گمشده
قلمروی نسل گمشده از کافه کلوزری دِ لیلا (Closerie des Lilas) در تقاطع بلوار مونپارناس و خیابان اوبزرواتور آغاز میشود. همینگوی این کافه را در خاطراتش بهعنوان یکی از مکانهای مورد علاقهاش در پاریس نام برده است. این کافهی تاریخی جایی است که همینگوی برای اولین بار رمان «گتسبی بزرگ» را با دوستش اسکات فیتزجرالد خواند و بخش عمده رمان «خورشید همچنان میدمد» را در آن نوشت. تابلویی صندلی مورد علاقه او در کافه را نشان میدهد و حتی میتوان «فیله دو بوف همینگوی» را در این کافه سفارش داد.
۳. صندلی های رستوران در فضای باز
منطقه نسل گمشده سپس در امتداد بلوار مونپارناس تا تقاطع بلوار راسپای ادامه مییابد، جایی که کافههای معروف لو دوم (Le Dome) و لا روتوند (La Rotond) جمعیت آمریکایی عاشق جاز را جذب میکردند. با این حال، همینگوی کلوزری د لیلا را ترجیح میداد، زیرا کافههای محبوب مونپارناس مکانهایی برای دیده شدن بودند، اما در کلوزری او میتوانست روی نوشتنش تمرکز کند.
۴. باغ لوکزامبورگ
اگر از بلوار مونپارناس به سمت خیابان اوبزرواتور بروید، به باغ لوکزامبورگ میرسید. همینگوی گفته بود که وقتی پول کمی داشت، ترجیح میداد در باغها قدم بزند تا به خرج کردن وسوسه نشود. او حتی ادعا کرده بود که در زمانهای ناامیدی، کبوترها را شکار میکرد و آنها را در کالسکه پسرش، بامبی پنهان میکرد تا برای شام به خانه ببرد. همینگوی همچنین نوشته بود که از بازدید موزه لوکزامبورگ لذت میبرد، جایی که مجموعهی مناظر پل سزان را تحسین میکرد.
۵. سن ژرمن د پر
با عبور از باغ لوکزامبورگ و حرکت به سمت رود سن، به محله سن ژرمن د پر (Saint-Germain-des-Prés) میرسید. همینگوی اغلب به کتابفروشی شکسپیر اند کو (واقع در خیابان اودئون ۱۲) سر میزد و از سیلویا بیچ، صاحب آنجا، کتاب امانت میگرفت. اگرچه فروشگاه اصلی در سال ۱۹۴۱ بسته شد، اما مکان دومی در سال ۱۹۵۱ در خیابان بوچری ۳۷، روبهروی نوتردام، افتتاح شد و هنوز هم فعال است.
۶. کافه های ادبی محبوب همینگوی
همینگوی مرتب به کافههای ادبی معروف له دو مگو (Les Deux Magots) و کافه دو فلور (Café de Flore) میرفت و نوشیدنی مورد علاقهاش، مارتینی خشک، را سفارش میداد. او از کافه دو مگو بهعنوان یکی از صحنههای رمان «خورشید همچنان میدمد» استفاده کرد. در آن سوی خیابان، در براسری لیپ (Brasserie Lipp)، همینگوی از بشقاب سوسیس و سیبزمینی و نوشیدنیاش لذت میبرد.
همینگوی از اصطلاح نسل گمشده خوشش نمیآمد؛ اما از آن بهعنوان الهام برای رمانش در سال ۱۹۲۶، «خورشید همچنان میدمد»، استفاده کرد که روحیهی سرخورده و پرنوش گروه مهاجران پس از جنگ در پاریس را به تصویر میکشد و چندین مکان ذکرشده در بالا در این رمان آمدهاند. همانطور که او نوشت:
پاریس همیشه ارزشش را داشت و هرچه به آن آوردی، پاداشی دریافت میکردی. اما این پاریس در روزهای اولیه بود، وقتی بسیار فقیر و بسیار خوشحال بودیم.
پرسشهای متداول
{{totalCount}} دیدگاه