تاریخچه بوئینگ از ابتدا تا به امروز
- رضا رجب پور
- 1399/4/7
- 1 دیدگاه
شرکت هواپیمایی بوئینگ با بیش از ۱۰۰ سال قدمت، یکی از بزرگ ترین تولیدکنندگان هواپیماهای مسافربری و نظامی در جهان است. بوئینگ در این ۱۰۰ سال همواره نگاهی روبه جلو داشته و با غلبه بر چالش های صنعت هوانوردی، خود را به مهره ای اساسی در این بازی تبدیل کرده است.
اگر عاشق مسافرت هوایی و شرکتهایی هستید که تاریخ صنعت هوانوردی را رقم زدهاند و در آسمان پادشاهی میکنند، به سراغ بوئینگ، بزرگترین تولیدکنندهی هواپیما در جهان بروید. این غول صنعت هوانوردی یکی از داستانهای موفق در تاریخ شرکتهای آمریکایی محسوب میشود. از هواپیماهای مسافربری گرفته تا فتح فضا و مسائل امنیتی، برند بوئینگ در سراسر جهان شناختهشده است و بیش از صدسال از عمر آن میگذرد.
اگر شما هم هیجان کشف حقایقی بیشتر در مورد بوئینگ را دارید، خواندن این مقاله تا پایان را از دست ندهید.
تاریخچه اولیه
شرکت بوئینگ در سال ۱۹۱۶ به دست ویلیام ادوارد بوئینگ، یک تاجر چوب، در سیاتل آمریکا تأسیس شد. بوئینگ در ابتدا بهعنوان یک شرکت صنایع هوایی شناخته میشد.
داستان تأسیس شرکت بوئینگ در نوع خود جذاب است. ویلیام که از قبل از طریق مالکیت چندین شرکت چوببری در شمال غرب آمریکا به ثروت رسیده بود، پس از دیدار از نمایشگاه آلاسکا-یوکان-پاسیفیک در سال ۱۹۰۹ در سیاتل، جذب هواپیماها شد. یک سال بعد، او یک کارگاه چوبی شناور، درست در کرانهی رود دُوامیش (Duwamish)، خریداری کرد. کارگاهی که بعدها تبدیل به یک کارگاه تولید هواپیما شد.
بوئینگ که تا سال ۱۹۱۵ شکستهای سنگینی در پرواز خورده بود، تصمیم گرفت تا در یک مدرسهی پرواز در لسآنجلس آموزش ببیند. او خیلی زود یک هواپیمای اختصاصی برای خود خرید. هواپیمایی که «قفس پرنده» نام داشت و اجزای آن با چوب و سیم به هم متصل شده بودند. وقتیکه این هواپیما به سیاتل منتقل شد، بوئینگ و تیم او متوجه نقصهایی در آن شدند. نقصهایی که بعدها خود را در طول یک پرواز آزمایشی بیشتر نشان دادند.
بوئینگ بهجای اینکه ماهها برای تحویل قطعات جدید منتظر بماند، تصمیم گرفت خودش در مدتزمان کوتاهتری دستبهکار شود. این امر او را قانع کرد که وی در مسیر درست تأسیس شرکت هوایی جدید خود قرار دارد.
شرکت صنایع هوانوردی نامی نبود که زیاد دوام بیاورد، زیرا بوئینگ تصمیم گرفت تا نام شرکت خود را در سال ۱۹۱۷ به «شرکت هواپیمایی بوئینگ» تغییر دهد. آنها در ابتدا و در سال ۱۹۱۷ هواپیمایی با نام مدل سی (Model C) را وارد بازار کردند.
فراز و فرود در طول جنگ های جهانی
سالهای پس از پایان جنگ جهانی اول برای بوئینگ سالهای دشواری بود. با پایان جنگ، هواپیماهای ارزانقیمت و کارکردهی زیادی وارد صنعت هواپیمایی تجاری شده بودند. درنتیجه، بوئینگ بهسختی میتوانست هواپیماهای جدید خود را به مشتریان بفروشد. بسیاری از شرکتها در این سالها دچار ضرر شدند، اما ازآنجاییکه بوئینگ در حوزههای دیگر نظیر لوازم خانگی، دکوراسیون و ساخت قایق نیز فعال بود، توانست از ورشکستگی نجات یابد.
بوئینگ که ذهنیتی پیشگام داشت، شروع به فروش هواپیماهای خود برای تحویل مرسولههای پستی در سراسر خاک آمریکا کرد. این تجربهی گرانبها به بوئینگ کمک کرد تا آنها در سال ۱۹۲۷ هواپیمایی اختصاصی برای حمل بستههای پستی به نام 40A طراحی و تولید کنند.
بااینحال، وقتیکه آتش جنگ جهانی دوم شعلهور شد و آمریکا برای ورود به این جنگ اعلام آمادگی کرد، بوئینگ نمونههایی اصلاحشده از هواپیمای مدل سی با قدرت بیشتر و امکانات پیشرفتهتر را به ارتش ایالاتمتحده فروخت. به این ترتیب، بوئینگ از آن زمان به بعد تبدیل به یکی از مهمترین شرکای ارتش آمریکا در تأمین ادوات نظامی شد. شاید بتوان گفت که شراکت با ارتش آمریکا بود که به بوئینگ کمک کرد تا گامی روبهجلو برای سالهای آتی بردارد.
ویلیام که جایگاه شرکت خود در بازار آتی صنعت هوانوردی را روشن میدید، همواره از نظرات کارمندان خود استقبال میکرد. او در جملهای معروف در سال ۱۹۲۸ گفت: «ما قدم در صنعت و علمی بسیار نوین گذاشتهایم که در آن مشکلاتمان بهقدری جدید و عجیب است که هیچکس نباید هر ایدهی تازهای که به ذهنش میرسد را با جملهی «نه این نمیشود» خراب کند.»
در اواخر دههی ۱۹۲۰ بود که بوئینگ دوباره مدل کسبوکار خود را اصلاح کرد و ساخت هواپیماهای مسافربری و پروازهای خطوط هوایی را نیز در برنامهی خود گنجاند. دنیا در دهههای ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ رکودی بزرگ را تجربه کرد، اما در این سالها بود که صنعت هوانوردی به پیشرفت خود ادامه میداد و یکی از مهمترین پیشرفتهای خود به نام موتور جت را به ثبت رساند. در این سالها گامهای بزرگی برای به عقب راندن مرزها و محدودیتهای صنعت هوانوردی برداشته شد و بسیاری از شرکتهای هوایی به دنبال پروازهای بلندمدت و عبور از اقیانوس بهمنظور رسیدن به اروپا و دیگر نقاط جهان بودند.
در سال ۱۹۳۱ بود که بوئینگ چندین خط هوایی کوچکتر را باهم ادغام کرد و از دل آنها خطوط هوایی یونایتد ایرلاینز را بیرون آورد. بوئینگ بعد از آن به سراغ خرید چندین شرکت ساخت هواپیما نظیر اَویون و پرت اند ویتنی رفت. در این سالها تقاضا برای سفرهای هوایی به اوج رسید و دیگر قرار نبود که تنها با این پرندههای بزرگ محمولههای پستی جابجا شود. ادغام شرکتهای هوایی با یکدیگر و تولد یونایتد ایرلاینز به این افزایش تقاضا دامن زد.
پس از چندین بار تغییر نام، شرکت سرانجام به نام قبلی خود، یعنی «شرکت هواپیمایی بوئینگ» بازگشت و در طول جنگ جهانی دوم با ساخت هواپیماهای نظامی به اوج خود رسید. هواپیمای B-17 موسوم به «دژ پرنده» یکی از شاهکارهای بوئینگ در این دوران محسوب میشود. هواپیماهای B-17 بهشدت مورد توجه خریداران در آنسوی آبها قرار گرفتند. بریتانیا یکی از مشتریان اصلی این پرندهی بزرگ بود و از آنها در مأموریتهای پروازی در ارتفاع بسیار بالا استفاده میکرد. بسیاری از کارشناسان وجود هواپیماهای B-17 را عامل مهمی در پیروزی متفقین علیه متحدین در جنگ جهانی دوم میدانند.
شاهکار دیگر بوئینگ در جنگ جهانی دوم، جنگندهی موستانگ P-51 بود. موستانگ P-51 در طول جنگ ضربات مهلکی به خطوط تأمین سوخت ارتش آلمان وارد کرد. این جنگنده-بمبافکن در مأموریتهای بسیاری، وظیفه داشت تا زیرساختهای قوای متحدین را نابود کند. ارتش آمریکا از موستانگ P-51 در خلال جنگ کره نیز استفاده کرد.
بوئینگ بازهم بیکار ننشست و پس از معرفی مدلهای پیشرفته از هواپیمای B-17، این بار به سراغ ساخت مدلی جدید به نام B-29 رفت. این هواپیما که به «دژ غولآسا» معروف بود، یک بمبافکن از نوع سنگین با ۴ موتور غولپیکر به شمار میآمد و میتوانست ۹۰۰۰ کیلومتر مسیر پروازی را با سرعت ۵۸۷ کیلومتر بر ساعت طی کند. B-29 همان هواپیمایی است که ارتش آمریکا بمب اتمی خود را با کمک آن بر روی شهر هیروشیما پرتاب کرد. این بمبافکن افسانهای نقش مهمی در پایان جنگ جهانی دوم بر عهده داشت.
غول بی شاخ و دم وارد می شود
با پایان جنگ جهانی دوم، سایهی شوم جنگ سرد بر سر دنیا افتاد. ارتش ایالاتمتحده که در طول جنگ از وجود هواپیماهای بمبافکن سنگین و استراتژیک بهره برده بود، دوباره به سراغ بوئینگ آمد و از این شرکت خواست تا پرندهی غولپیکر جدیدی برایشان طراحی کند. ارتش آمریکا که مزایای موتور جت را درک کرده بود، حالا به دنبال هواپیمایی با این پیشرانه میگشت. طرح اولیه بوئینگ یک هواپیمای ۶ موتوره از نوع ملخدار بود و این موضوع ارتش آمریکا را راضی نکرد. آنها به دنبال نمونهای قدرتمندتر با موتورهای توربوجت بودند.
بوئینگ مجبور شد تا طرح خود را در مدت ۳ روز عوض کند. آنها هواپیمایی غولپیکر با هشت موتور پرت اند ویتنی طراحی کردند و این طرح ارتش آمریکا را راضی کرد. حالا طرح اولیه B-52 با نام پروژه ایکس آماده شده بود.
پس از آزمایشهای اولیه، ارتش آمریکا این طرح را پذیرفت و حالا نام این بمبافکن استراتژیک، استراتوفورترس بود. بمبافکن اتمی نیروی هوایی آمریکا پس از سالها تکامل، حالا به اوج بلوغ خود رسیده و همچنان در خدمت ارتش این کشور است. اگرچه پس از پایان جنگ سرد، این هواپیما از حالت یک بمبافکن اتمی خارج شد، اما همچنان محصولی استراتژیک است و بوئینگ حق فروش آن به هیچ کشور دیگری را ندارد. سری آخر این بمبافکن که B-52H نام دارد، قرار است تا سال ۲۰۴۰ در خدمت ارتش باقی بماند. این مدل از هر نظر نسبت به نمونههای اولیهی آن پیشرفتهتر است.
بمبافکن B-52 امروزی میتواند با سرعت ۱۰۴۶ کیلومتر بر ساعت پرواز کند و برد پروازی آن ۱۴,۰۰۰ کیلومتر است. این هواپیما توانایی حمل انواع بمبهای متعارف و نامتعارف را دارد و بارها در طول جنگهای ویتنام، افغانستان و عراق مورداستفاده قرار گرفته است. B-52 که بهتنهایی ۸۳,۰۰۰ کیلوگرم وزن دارد، میتواند ۳۱,۰۰۰ کیلوگرم بمب حمل کند و بهترین بمبافکن تاریخ لقبی برازنده برای آن است.
انقلاب موتور جت در هواپیماهای مسافربری
با پایان جنگ، بوئینگ به برنامهی اصلی خود در ساخت هواپیماهایی بازگشت که بتوانند مسافران را با یک پرواز در سطح کشور جابجا کنند. اگرچه مدت زیادی از ساخت موتور جت میگذشت و از چنین پیشرانهای در جنگ جهانی دوم هم استفاده شده بود، اما خطوط هوایی استقبال چندانی از خود نشان نمیدادند و همچنان از هواپیماهای ملخدار استفاده میکردند. آنها میلیونها دلار از پول خود را صرف خرید چنین هواپیماهایی کرده بودند.
حدود ۲۰ سال طول کشید تا از موتورهای جت در ساخت هواپیماهای مسافربری استفاده شود. بوئینگ که درآمد سرشاری از طریق شراکت با نیروی هوایی آمریکا به دست آورده بود، زمان و پول زیادی را صرف تولید هواپیمای مسافربری قارهپیمای خود کرد و سرانجام در سال ۱۹۵۸ بوئینگ مدل ۷۰۷ به جهانیان معرفی شد. خطوط هوایی پان آمریکن اولین شرکتی بود که سفارش ساخت این مدل را به بوئینگ داد.
بوئینگ ۷۰۷ با استقبال شدیدی در بازار آمریکا روبرو شد. مردم از اینکه میتوانستند با یک پرواز و در چند ساعت خود را از نیویورک به لسآنجلس برسانند، حیرتزده بودند. درنتیجه، سفارشها برای خرید هواپیمای جدید بوئینگ در دههی ۱۹۶۰ به اوج رسید. بوئینگ درمجموع ۱۰۱۰ فروند از این مدل تولید کرد و سرانجام ۷۰۷ را در سال ۱۹۹۱ کنار گذاشت.
اما استقبال از بوئینگ ۷۰۷ صرفاً محدود به استفادهی تجاری نبود. ارتش آمریکا نیز از مدلهای اختصاصی بوئینگ ۷۰۷ بهره برد. هواپیمای شناسایی آواکس نیروی هوایی آمریکا نوعی از بوئینگ ۷۰۷ بود.
ایران نیز در دوران پهلوی چندین فروند از این هواپیما بهمنظور سوخترسانی ناوگان جنگندههای خود خریداری کرد. این هواپیماهای سوخترسان، دارای یک لولهی تلسکوپی بودند که در هنگام عملیات نظامی، سوخت موردنیاز جنگندهها را در آسمان تأمین میکردند.
اگرچه بوئینگ ۷۰۷ اولین هواپیمای مسافربری با موتور جت نبود، اما توانست به اولین هواپیمایی با این موتور انقلابی تبدیل شود که از نظر تجاری به موفقیت چشمگیر دست یافته است. همه عاشق این هواپیما شده بودند و بوئینگ نام بزرگی در این بازی بود.
با اوج گرفتن بوئینگ در صنعت هوانوردی، ویلیام بوئینگ در جملهای، مأموریت شرکتش را اینگونه بیان کرد: «مردم هر روز بیشتر و بیشتر خواهان مسافرت هوایی هستند و ما متولیان این انقلاب حتمی هستیم.»
بوئینگ ۷۳۷ محبوب
با بیشتر شدن نیاز شرکتهای هوایی برای هواپیماهای کوچکتر با برد بیشتر، بوئینگ در سال ۱۹۶۵ به سراغ طراحی هواپیمایی ۷۰ نفره رفت. اما این طرح که مقبول لوفتهانزا نبود، بوئینگ را به فکر ساخت یک هواپیمای ۱۰۰ نفره انداخت.
استقبال از این هواپیما بهقدری زیاد شد که بوئینگ در طی سالهای آتی، ۴ نسل بعدی از بوئینگ ۷۳۷ را نیز معرفی کرد. مدلهای گوناگون ۷۳۷ در کل ظرفیتی بین ۱۰۰ تا ۲۰۰ سرنشین دارند و میتوانند با حداکثر سرعت ۸۹۰ کیلومتر بر ساعت پرواز کنند. برد پروازی ۴,۶۰۰ کیلومتری این هواپیما آن را به یکی از پرندههای کارآمد در صنعت هوایی تبدیل کرد.
آخرین نسل از بوئینگ ۷۳۷ از نوع مکس است که به دلیل مشکلات فنی و چند سقوط، در حال حاضر از سوی سازمانهای هواپیمایی کل دنیا زمینگیر شده است. بوئینگ ۷۳۷ مکس در سالهای اخیر ضربات مهلکی به اعتبار صدسالهی غول صنعت هواپیمایی وارد آورده است.
ملکه آسمان ها
دیگر پروژهی بلندپروازانهی بوئینگ، هواپیمای پهنپیکر ۷۴۷ بود که از دل همکاری این شرکت با ارتش آمریکا پدید آمد. ارتش ایالاتمتحده در اوایل دههی ۱۹۶۰ به دنبال یک هواپیمای ترابری بزرگتر بود. هواپیمای موردنظر ارتش آمریکا میبایست توان حمل ۸۰ تن بار با سرعت ۸۰۰ کیلومتر بر ساعت در مأموریتهای بینقارهای را داشت. بسیاری از شرکتهای نامدار آمریکایی ازجمله بوئینگ، لاکهید داگلاس، جنرال داینامیک و داگلاس طرحهای خود را به ارتش ارائه دادند. در این میان جنرال داینامیک از رفتن به مرحله نهایی حذف شد و رقابت اصلی بین بوئینگ، لاکهید و داگلاس بود. هر سه شرکت طرحهای خود را ارائه دادند، اما ارتش آمریکا درنهایت طرح شرکت لاکهید را در سال ۱۹۶۵ پذیرفت.
در همین سالها بود که صنعت هوانوردی رشد بالایی را تجربه میکرد و شرکتهای هواپیمایی خواهان پرندههایی بزرگتر و دوربرد برای جابجایی از یک قاره به قارهای دیگر بودند. هواپیمای بوئینگ ۷۰۷ که دنیا را با مزیتهای سفرهای هوایی آشنا کرد، پرندهای قارهپیما بود، اما ظرفیت آن بهسختی به ۲۰۰ نفر میرسید. شرکت هواپیمایی پان آمریکن به دنبال پرندهای بود که بتواند ویژگیهایی پروازی ۷۰۷ را داشته باشد، اما مسافران بیشتری را جابجا کند. ازاینرو آنها با قراردادی ۵۲۵ میلیون دلاری به سراغ طرح شکستخوردهی بوئینگ برای ارتش آمریکا رفتند. این طرح که ۷۴۷ نام داشت، تفاوت زیادی با نسخهی نظامی بوئینگ نمیکرد.
اولین پروازی هواپیمای ۷۴۷ در سال ۱۹۶۹ رقم خورد و یک سال بعد پان آمریکن اولین نسخه از این غول پرنده را تحویل گرفت. ۷۴۷ که مجهز به ۴ موتور شرکت پرت اند ویتنی از نوع JT9D بود، به جمبوجت معروف شد. بوئینگ با ساخت هواپیمایی ۷۰ متری در نسخه اولیه و ۷۶ متری در نسلهای بعدی، برای سالها عنوان سازندهی بزرگترین هواپیمای مسافربری دنیا را در اختیار داشت. ۷۴۷ در دو طبقه ساخته شد و طبقهی اول که گنجایش بیشتری داشت، مسافران در دستهی اقتصادی را در خود جای میداد. طبقهی دوم نیز به صندلیهای اختصاصی با امکانات ویژه اختصاص داشت. استقبال از ۷۴۷ بهقدری زیاد شد که شرکتهای هوایی از سراسر دنیا خواهان به خدمت گرفتن این غول پرنده در ناوگان حملونقل خود شدند. حتی بعدها چند سری از این هواپیما برای مقاصد ترابری و نظامی هم ساخته شد. ایران نیز در زمان پهلوی دوم سفارش ۵ فروند از این پرنده بهعنوان هواپیمای سوخترسان را داد. ۷۴۷ همچنان یکی از هواپیماهای محبوب در جهان است و تاکنون حدود ۱۶۰۰ فروند از آن تولید شده است.
بوئینگ در صنعت هلی کوپتر سازی
بوئینگ در دههی ۱۹۶۰ به سراغ توسعهی برند خود رفت و اولین خط تولید هلیکوپتر را راهاندازی کرد. بالگردهای شینوک CH-47 و سی نایت CH-46 در سال ۱۹۶۱ وارد خط تولید شدند.
شینوک CH-47 یک هواپیمای دو-ملخه برای ترابریهای سنگین محسوب میشود و میتوان از آن برای جابجایی سربازان، ادوات نظامی و حتی انتقال هواپیماهای دیگر استفاده کرد. این هواپیما همچنان در مدلهای پیشرفته تولید میشود و در عملیات لجستیکی ارتشهای مختلف دنیا نقش پررنگی دارد.
سی نایت CH-46 نیز یک بالگرد دو-ملخه از نوع نیمه سنگین برای جابجایی بارهایی تا ظرفیت ۱,۸۰۰ کیلوگرم است. توان عملیاتی این مدل از برادر بزرگترش CH-47، کمتر است و برای جابجایی محدود سربازان مورد استفاده قرار میگیرد. ارتش آمریکا از این هواپیما در جنگهای ویتنام و افغانستان استفاده کرد.
بوئینگ بعدها با توسعهی فناوریهای طراحی، در عرصهی هلیکوپتر سازی گامی بلند برداشت و هلیکوپتر فوق پیشرفتهی آپاچی را معرفی کرد. این بالگرد که در طول زمان به تکامل رسیده، با مسلح شدن به انواع موشکهای هدایتشونده و تجهیزات جنگ الکترونیک، در بسیاری از جنگها و مأموریتها به مدد ارتش آمریکا آمده است. در یک نمونه، کلاه پیشرفتهی خلبان بالگردهای آپاچی به موشکهای هدایتشونده متصل است و خلبان تنها با نگاه کردن به هدف و بدون نیاز به قفل شدن روی آن، میتواند فرمان شلیک را صادر کند. نسخهی پیشرفتهتر این بالگرد، آپاچی لانگ بو نام دارد و بسیاری از ارتشهای بزرگ جهان ترجیح دادهاند تا خود را به این پرندهی تهاجمی مجهز کنند.
رقابت برای تسخیر فضا
اما بوئینگ برنامههایی بزرگتر داشت؛ درنتیجه به سراغ ساخت هوانورد و ماه نورد برای سازمان فضایی آمریکا رفت. اولین سفارش ناسا به بوئینگ یک ماه نورد بود که بهطور گسترده از آن در مأموریتهای فضایی آپولو در دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ استفاده میشد. بوئینگ همچنین برای ناسا یک مدارگرد ماه ساخت که اولین بار در سال ۱۹۶۶ شروع به گردش به دور ماه کرد.
پروژهی بعدی بوئینگ ساخت کاوشگر فضایی مارینر ۱۰ و نمونههای اولیه از موشکهای ساترن برای استفاده در مأموریتهای فضایی آپولو بهمنظور ارسال انسان به ماه در اواخر دههی ۶۰ و اوایل دهه ۷۰ بود.
بوئینگ همچنین به سراغ ساخت ماشینهایی برای مأموریت شاتل فضایی ناسا در دههی ۱۹۷۰ رفت و تا سال ۲۰۱۱ و پایان این پروژه، شریک ناسا بود.
انقلاب در طراحی و تولید
بوئینگ در دههی ۱۹۸۰ دوباره تمرکز خود را صرف تولید هواپیماهای مسافربری کرد و کار بر روی ساخت هواپیماهای بوئینگ ۷۵۷ و ۷۶۷ آغاز شد. این برای اولین بار بود که وجود یک عرشهی پروازی مشترک، به خلبانان اجازه میداد تا مراحل آموزشی پرواز با این دو پرنده را بهطور یکجا بگذرانند. درنتیجه شرکتهایی هوایی نیز میلیونها دلار در مسائل آموزش خلبانان خود صرفهجویی میکردند.
دههی ۱۹۷۰ با یک شوک بزرگ نفتی همراه بود و کشورهای غربی هرچه بیشتر به فکر بهرهوری در انرژی افتادند. بوئینگ ۷۶۷ نیز در راستا با همین هدف تولید شد و تلاش کرد تا مصرف سوخت موردنیاز خود را ۲۰ تا ۳۰ درصد حد معمول کاهش دهد. درنتیجه سرمایهگذاری بزرگی در طراحی و تولید پدید آمد و کامپیوترها کمک شایانی به توسعهی این محصول کردند. همزمانی تولید بوئینگ ۷۵۷ و ۷۶۷ باعث شد تا بوئینگ به فکر استفاده از فناوریهای مشترک در ساخت آنها بیفتد. این کار نیز در حدود ۸۰۰ میلیون دلار برای بوئینگ صرفهجویی به همراه داشت.
از مدل ۷۶۷ چندین نسخه مسافربری، باربری و نظامی تولید شد و تاکنون ۱۱۷۰ فروند از این پرندهی دوموتوره تحویل مشتریان داده شده است.
عصر کامپیوتری شدن، بوئینگ را قادر ساخت تا در دههی ۱۹۹۰ هواپیمای ۷۷۷ خود را بدون ساخت یک نمونهی فیزیکی در ابتدای کار طراحی کند. درنتیجه پول هنگفتی در تولید این هواپیما صرفهجویی شد. بوئینگ ۷۷۷ اگرچه هواپیمایی دوموتوره است، اما میتواند با مصرف بهینهی سوخت، از قارهای به قارهی دیگر پرواز کند.
استفاده از هوش مصنوعی در این هواپیما بهوضوح دیده میشود و ۷۷۷ اولین هواپیمایی است که میتواند بهطور خودکار از زمین بلند شود، در آسمان پرواز کند و دوباره به زمین بنشیند. بوئینگ این پرنده را با کمک شرکای ژاپنی و استرالیایی خود تولید کرده است.
۷۷۷ نسخهای کشیدهتر از ۷۶۷ است و از فناوریهای دیجیتالی مدرنتری بهره میبرد. تاکنون حدود ۱۶۰۰ فروند از این پرنده ساخته شده است و به نظر میرسد بوئینگ ۴۰۰ فروند دیگر نیز برای مشتریان خود تولید کند.
بوئینگ ۷۸۷ دریم لاینر
بوئینگ ۷۸۷ دریملاینر (787 Dreamliner) را میتوان یکی از آخرین شاهکارهای غول هواپیماسازی جهان معرفی کرد. شرکت بوئینگ در تولید این محصول در اوایل هزارهی سوم، با مشکلات فراوانی روبرو شد و نتوانست آنطور که باید نظرها را به خود جلب کند. این مشکلات تا سال ۲۰۱۱ گریبان بوئینگ را گرفتند، زیرا ۷۸۷ مرتباً در آزمایشهای تنشی و فشاری مردود میشد و مشکلات در امر ساخت، تولید این محصول را به تعویق میانداختند. حتی ۷۸۷ برای مدتی در سال ۲۰۱۳ از سوی سازمان هوانوردی فدرال آمریکا به دلیل ریسک ناشی از آتشسوزی باتریهای آن زمینگیر شد.
بوئینگ دست از تلاش برنداشت و حالا ۷۸۷ دوموتوره و پهنپیکر، سریعترین و بهینهترین هواپیمای مسافربری جهان محسوب میشود. صدها سفارش از سراسر دنیا بهسوی شرکت بوئینگ برای خرید این محصول سرازیر شده است و بوئینگ هماکنون یک پیروزی دیگر در کارنامهی خود دارد.
بوئینگ توانسته با بهکارگیری مواد کامپوزیتی در تولید بدنهی ۷۸۷، انقلابی در طراحی پدید آورد. استفادهی بیشتر از فیبر کربن بهجای آلومینیوم، ۷۸۷ دریملاینر را بسیار سبک کرده و باعث شده تا شرکتهای هواپیمایی برای کاهش هزینههای سوختی خود، به فکر سفارش این محصول باشند. برای مثال، مصرف سوخت هواپیمای A380 شرکت ایرباس به ازای هر مایل هوایی ۶۰ دلار است، اما این رقم برای بوئینگ ۷۸۷ به عدد ۳۴ دلار میرسد. اگرچه ایرباس توانسته این نقص را با افزایش تعداد صندلیها و گنجایش مخزن سوخت جبران کند.
فناوریهای بهکاررفته در کابین دریملاینر ۷۸۷ نیز به این پرنده مزیتهایی بخشیده است. افزایش سطح اکسیژن در کابین ۷۸۷ به مسافران کمک میکند تا با سردرد، سرگیجه و خستگیهای کمترِ ناشی از پرواز روبرو شوند.
کابین هواپیما با طراحی جدید، به مسافران حس بودن در هواپیمایی با فضای بزرگتر را میدهد. بهعلاوه، به لطف پنجرههای الکترونیکی، میتوان نور دلخواه خود را تغییر داد. فضای بار بالای سر مسافران نیز ۳۰ درصد بزرگتر شده و ظرفیت قرار دادن یک چمدان چرخدار را دارد.
این هواپیما همچنین سازگاری بیشتری با محیط زیست داشته و به لطف مصرف سوخت کمتر خود، دیاکسید کربن کمتری نیز تولید میکند. موتورهای پیشرفتهتر دریملاینر ۷۸۷، ساخت شرکتهای پرت اند ویتنی و رولز رویس، صدای کمتری تولید میکنند و عبور این هواپیما از بالای مناطق مسکونی، با سروصدای کمتری همراه خواهد بود.
فاجعه ای به نام ۷۳۷ مکس
در صبح روز ۲۹ اکتبر ۲۰۱۸، هواپیمای بوئینگ ۷۳۷ مکس خط هوایی لایِنایر، جاکارتا را به مقصد پانگکال پینانگ ترک کرد. هنوز ۱۲ دقیقه از این پرواز نگذشته بود که هواپیما از روی رادارها محو شد و در دریای جاوه سقوط کرد. همهی ۱۸۹ مسافر بهعلاوهی خدمهی این هواپیما جان باختند.
مأموران تحقیق هنوز در حال بررسی علل این سانحه بودند که سقوطی دیگر در آدیسآبابای اتیوپی پدید آمد. ۶ ماه پس از سقوط اول، هواپیمای خطوط هوایی اتیوپی از نوع ۷۳۷ مکس در صبح روز یکشنبه، ۱۰ مارس ۲۰۱۹، آدیسآبابا را به مقصد نایروبی در کنیا ترک کرد. اما تنها ۶ دقیقه پس از برخاستن از باند، سقوط کرد و همهی سرنشینان آن کشته شدند.
ازآنجاییکه این سری از ۷۳۷ یکی از محبوبترین هواپیماهای جهان بود، بیش از ۳۰۰ هواپیمای مکس در سراسر دنیا زمینگیر شدند. اگرچه بوئینگ تلاش میکرد تا این اتفاق به یک فاجعه تبدیل نشود، اما سرانجام دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا هم با زمینگیر شدن هواپیماهای سری مکس تا زمان یافتن راهحل مناسب موافقت کرد.
تحقیقات پیرامون این حادثه و یافتن علت آن ادامه دارد، اما ارزش سهام بوئینگ در این مدت چند ده میلیارد دلار کاهش یافته است. حوادث بوئینگ ۷۳۷ مکس در سطح مدیریتی هم قربانی گرفت و انتقادات شدید به دنیس مویلنبرگ، مدیرعامل این شرکت، باعث شد تا وی از سمت خود استعفا دهد.
بوئینگ در یک نگاه
بوئینگ که حالا بیست و هشتمین شرکت در رتبهبندی ۵۰۰ شرکت برتر دنیا محسوب میشود، برترین صادرکنندهی آمریکایی از نظر ارزش فروش نیز است و از شرکتهای مطرح در شاخص صنعتی داو جونز به شمار میآید. بوئینگ توانسته در طول این صدسال، ۴۷۸ هواپیمای مسافربری، ۱۸۰ هواپیمای نظامی و ۵ ماهواره تولید کند و نقش مهمی در برنامههای فضایی ایالاتمتحده داشته باشد.
پرسشهای متداول
{{totalCount}} دیدگاه